فصل نامه حاضر شد!!
فصل نامه حاضر شده ولی 5 تکش کردم تا بتونم میلش کنم.اگه کسی راه بهتری میشناسه لطفا بهم بگه!!!
مرسی متین
فصل نامه حاضر شده ولی 5 تکش کردم تا بتونم میلش کنم.اگه کسی راه بهتری میشناسه لطفا بهم بگه!!!
مرسی متین
ازدواج پیمان مقدسی است که به واسطه ی آن یک مرد و یک زن که مرحله بلوغ جسمی و عاطفی را طی کرده و به مرحله بلوغ عقلی و اجتماعی رسیده و تواناییها و آگاهیهای لازم جهت تشکیل خانواده را کسب کردهاند با شناخت و پذیرش یکدیگر، زندگی تازهای را در جهت حفظ و رشد کرامت انسانی خویش آغاز مینمایند.
آن کسانی طعم سعادت و خوشبختی را میچشند که انگیزههای فردی هر یک تحت تاثیر ارزشهای واقعی و اصول زندگی مشترک بر روح جمعی تبدیل شده و «من» هر کدام مبّدل به «ما» شده باشد.
همسری در طول زندگی جلوهها و نمادهای متنوع و دلپذیری دارد که متاسفانه بسیاری آن را به هم خانه بودن و هم سفره شدن محدود نموه و از ثمرات جلوههای دیگر آن محروم میگردند.
این جلوهها بخشد عبارتنداز:
برای رسیدن به یگانگی روحی عمیق و یک دل بودن در تمام مسیر پرپیچ و خم زندگی باید به گرایش های قلبی همسر خود توجه نموده و با ارتباط نزدیک عاطفی با وی زمینههای تفاهم واقعی با یکدیگر را فراهم نمایید.
از مشورت با یکدیگر در امور زندگی و استفاده از اندیشه و نظرات همسر خویش، هیچ گاه ضرر نمیکنید و آن زمانی خواهد بود که به افکار و عقاید وی احترام گذاشته و برای آن قلبا ارزش قائل باشید.
ارتباط کلامی مثبت و دلنشین شما با همسرتان همواره به صورت دلپذیرتری به سوی خود شما منعکس میگردد، بنابراین سعی کنید هر روز بهانه و موضوعی برای چند دقیقه صحبت شیرین با او پیدا کنید، در این مرحله همسرانی که با زبان نگاه و اثر لبخند آشنا هستند، از موفقیت بیشتری برخوردارند.
امین اسرار یکدیگر بوده و محرم راز هم باشید که بیان رازهای زندگی با غیر جز تحقیر خانواده ی خود در نزد دیگران و از میان رفتن اعتماد همسرتان به شما ثمری نخواهد داشت.
در طی مسیر پر از فراز و نشیب زندگی در کنار یکدیگر و همگام با هم پیش بروید و به شکلی عمل نکنید که همسرتان در انجام وظایف خویش نسبت به خانواده ، خود را تنها ببیند و تمام سنگینی بار زندگی را بر دوش خویش احساس نماید.
در ابتدای زندگی به طور دقیق و مشخص، هدف و جهت حرکت خویش را تعیین کنید و از هر عاملی که موجب انحراف از این مسیر و بازماندن از اهداف پاک و متعالی که در ابتدای زندگی براساس ارزشهای اعتقادی شما و همسرتان معین شده است ، احتراز کنید.
در گذر از مراحل مختلف زندگی، سعی کنید آهنگ حرکت شما کندتر و یا تندتر از همسرتان نباشد، زیرا قرار است شما دوش به دوش همسر و شریک زندگی خود مراحل رشد و تعالی را طی نمایید. بنابراین با توجه به شرایط و ویژگیهای هر مرحله و تواناییهای همسر خویش سرعت حرکت خود را تنظیم کنید.
شریک زندگی و همسر آدمی تنها شریک خوشیها و داشتنها نیست بلکه جلوه ی درخشان یک همسر صبوری و استقامت وی در برابر ناملایمات زندگی است. لذا در سختیها و مصائب و شرایط دشوار و ناگوار پناهگاهی مطمئن برای همسر خویش و عامل تسکین روحی و آرامش درونی وی باشید، زیرا که سختیها میگذرند ولی خاطرهها باقی میمانند.
همسری را جلوههای دیگری است چون همیاری، همرزمی، همسنگری، همسازی، همکاری و همنوایی است که شرح آن در این مختصر نمیگنجد. به امید آنکه با تجلی آن در زندگی محتوای حیات خانواده را نور امنیت بیشتری بخشیم.
منبع : آموزشهای کاربردی در خانواده
مدرس و مشاور خانواده: انور پیرزاده
http://www.tebyan.net/Social/House_Family/Partners/AfterMarriage/2007/11/29/54667.html
من تصمیم دارم اگه خدا بخواد طبق وعدم چکیده ای از مطالب مهم این وبلاگ رو به نام فصلنامه برای دوستانی که ادرس میلشونو به من دادم بفرستم.اابته در مورد مطالب فصل نامه باید بگم شامل اینها خواهد بود:
1-خلاصه ی مقالات و نکات مهم و کلیدی
2-حرفهای یک آشنا
3-بخوان ترانه ی مهر:بررسی های شخصی نویسنده ی وبلاگ در مورد کاربردی شدن برخی نکات مهم که در مطالب وبلاگ نیز امده است.)
4-معرفی کتب مفید در مورد آشنایی و ازدواج
5-صفحه ی ادبی( شعری برای تو)
اگر هنوز کسی میخواد این فصلنامه دست خودش هم برسه تا یکشنبه به ادرس ذکر شده ایمیل بزنه.ممنون
انتشار فصلنامه با ذکر منبع بلامانع است!!!!!
متین
صدای ساز تو هر روز در گوش فلک میپیچد و من مست و مدهوش تو میگردم.
صدای آبی باران این نغمه، دل انگیز شبان ماه آویز زمستان است.
پرستو ها که بیتاب ترنم های باران بهاری میشوند و نغمه میسازند
دل من بی غرض دست خیالت را به دستش میفشارد باز
میبازد دل و جان میسپارد از سر شوقی که می داند که آن یار هزاران یاد میاید
تمام عشق من ای خاطر زیبای بارانی بیا اینجا کسی دستش به ساز و نغمه ای در دل
توان خواندنش رفته ولیکن نغمه ها جاریست در چشمان شبگونش!
همه تنهایی خود میستایند و من اینجا بودن با تو به یک ثانیه تنهایی نخواهم داد
نگاهم مانده بر راهت تو ای سودای بیتابی که از ان دور دست خوابها میتازی و میایی و این نغمه میخوانی
که دست من پر از گلهای نیلوفر پر از یاس و رز محشی برای هر دل پاکی که پاکی عرضه میدارد!
پرستو ها که بر سر شان تو آرام میگیرند برایم بارها گفتند که آرامش همان سر دل آرام دریایی است
که هر جای دل دریا پر از گلهای مروارید پر از جان مایه ی مهر است و زیبایی
من آنجا رفته ام اما دوباره حیف می آمد که دستم را درون آب دریای دلت رقصانم و
امواج دست من دل نازک دل مرجان دریا را بیازارد (تقدیم به طاهره ی عزیزم)
ببین هر جمله هر نغمه خودش جاری کاغذ میشود میبارد و میشیند اینجا با قلم ارام
هنوز این جمع جبری دلم بی پاسخ یک نا مساوی نگاهت مانده
وجذر خیالت بارها چندین برابر عشق را در ذهن من تصویر میسازد.
اگر من خاطرت را بر دل پروین و حوت و آسمان شب نشانم باز میدانم
که با صد پاره آتش گون ستاره باز میگردد.
عجب حس عجیبی دارد این شیرین صدای مهر
عجب اعجازمیدارد تمام لحظه ها را
با صدایی که فقط دلها برایش اشنا هستند
همه درس است و بی تابی همه عشق است و بی خوابی
تمام مهر من صد پاره کاغذ میشود این جوهر بی باک یک نغمه ز صد اواز ساز من
نمیدانم که اصلا حرفهایم را تو میفهمی ؟
نمیدانم کسی میفهمد این نغمه و یا ممنوع میدارد خیالم را؟ خیال پاک و نابم را
خدایا شاهدم باش و تمام شعر هایم را بری کن از خیال لحظه ای بدخواستن ،بد بینی و بد فکری شیطان
که میدانم خودت سوگند میداری به این پاکی هر واژه
خدایا اخرین سطرم دعایی میکنم بشنو
خدایا هر چه دل بیتاب تنهایی است خودت یارش شو و یار دلش را زود پیدا کن!!!
شعر از:پرستو متین(نویسنده ی وبلاگ)
سلام
راستش جای این نوشته اینجا نیست ولی دلم خواست یه جوری ار معلم خوبم دادش مجتبی تشکر کنم !!1داداش مجتبی غلط ها مو قلم بگیر لطفا.
متین