سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی با عشق

نشون بده درکم میکنی؟

    نظر

 

متین تازه رسیده بود خونه .پرستو رو صدا کرد اما جوابی نیومد . رفت سمت اتاق خواب . در اتاق رو باز کرد.پرستو گوشه ی تخت سرشو گذاشته بود رو دفتر خاطراتش وخوابش برده بود .کمی خم شد تا صورت همسرشو ببینه. رد پای اشک  روی صورت پرستو دیده میشد.

متین دلش طاقت نیاورد پرستو رو صدا کرد:

پرستو؟پرستو خانوم؟خانومی؟بلند شو منم!

پرستو از خواب بلند شد ، یکم چشماشو مالید و گفت :سلام

متین:چقدر گریه کردی که اینطور صدات گرفته؟چی شده پرستو؟نچ نج چشماشو نگاه!چی شده؟

پرستو بغض کرد .

-:هیچی

متین:هنوز نفهمیدی استعدادی تو دروغگویی نداری خانوم؟

پرستو لبخند تلخی زد و گفت :چیزی نیست برم شام و گرم کنم.

متین دستشو گرفت و اونوروی تخت نشوند.

متین:حالا بگو چی شده؟

پرستو:هیچی به خدا دلم گرفته همین؟

متینژرستو دیگه نتونست تاب بیاره و چیزی نگه.

پرستو:دفترهای خاطرات قدیممو پیدا کردم .وقتی داشتم میخوندم( بغض پرستو ترکید.)دلم واسه خودم سوخت متین.دلم گرفت همین!

پرستو سرشو گذاشت رو زانوی همسرش و گریه کرد بی اغراق 20 دقیقه ای گذشت.کمی که آرامتر شد متین به حرف اومد.

متین:میخوای یه قرص خواب بخوری خوابت ببره؟

پرستو:نه حوصله ی خوابیدن ندارم اصلا خوابم نمیاد متین

متین:خوب حوصله داری بریم بیرون؟

پرستو نا خودآگاه خندش گرفت و گفت:الآن ساعت 12 شبه نکنه تو هم مثل من خل شدی؟

متین خندید : فکر کن امممممممممم آره خل شدم حالا با این خل و چل میای بریم بیرون؟

پرستو:آخه کجا پسر این وقت شب؟

متین:نمیدونم .خیابونا رو که میتونیم متر کنیم نمیتونیم؟اصلا بریم امامزاده صالح .چی میگی؟بریم؟

پرستو به متین نگاه کرد و لبخندی زد که متین رضایتش رو فهمید .

متین تازه از سر کار اومده بود خسته و کوفته .حتی لباساشو هم در نیاورده بود که دوباره تصمیم گرفت برهی بیرون به خاطر همسرش و زندگیش.میتونست اینکارو نکنه میتونست شامشو بخوره و با حرف پرستو رو آروم کنه میتونست از استراحتش نگذره اما از خودش و استراحتش گذشت تا به پرستو بفهمونه اگه یه عمر تو عذابی کشیدی که من کنارت نبودم حالا حاضرم از استراحتم بزنم برای آرامش تو.شاید راه های دیگری هم بود که پرستو رو آروم میکرد اما کسی که خودش ناراحته توقع همراهی دیگران رو بیشتر از هر زمان دیگه ای داره و اینکه ببینه کسی هست که برای اون از خودش بگذره؟یا نه همه پی خودخواهی های خودشونن؟یه کم فکر کنیم .به خودمون به همسرمون و به زندگی و شادیهایی که میتونیم بوجودشون بیاریم!!

 

 

 


من میگم همش مهمه!!قسمت اول

    نظر

سلام عید نیمه شعبانتون مبارک عذر میخوام نمیتونم تند تند  مطالب جدید بزارم کمی مشغول درس کنکور ارشدم هستم.امروز مقاله ای براتون می ذارم بعلاوه ی یه سری نکات که خودم تو بحث هایی که با دوست هام داشتم همه به این نتیجه رسیدیم.راستش فکر میکردم همه این موضوعات رو میدونن اما انگار اینطور نیست لا اقل ما با بچه ها به این نتیجه رسیدیم.چیز عجیبتر اینکه مطالب خامی که تونستم سرچ کنم 81 صفحه شد.واقعا عجیبه معلومه این موضوع خیلی مهمتر از اینهاست که من فکر میکردم.بعید میدونستم کسی از اینها آگاهی نداشته باشه اما به خودم میگم :پرستو خانم از مردمک چشم خودت به همه چیز نگاه نکن الان وقتشه وسعت دید رو یاد بگیری!!

قسمت اول

گروهی از زنان که کار بیرون از خانه دارند، وقتی به خانه می آیند مشغول انجام کارهای خانه می شوند و گاهی انجام کارهای بیش از حد در خانه و خستگی بیرون از خانه باعث می شود آنها به وضع ظاهر خود بی دقت شوند و برخلاف اوقات دیگر نتوانند با ظاهری آراسته و اخلاقی خوش از شوهر خود استقبال کنند. گاهی زنی که بیرون از خانه هم کار نمی کند، در داخل خانه آن چنان سرگرم بچه داری و شستن و پختن می شود که بر اثر خستگی بیش از حد نمی تواند با ظاهری اطو کشیده و لبی خندان در آستانه در ظاهر شود و از شوهرش استقبال کند و زمانی هم بیماری و کسالت مانع از انجام این وظایف می شود و هر مرد با شعوری می تواند این حالات زن را درک کند و این مسائل را دلیل بر کوتاهی در انجام وظیفه و نداشتن علاقه نسبت به خود قلمداد نکند. اما این مسئله و گذشت مردان نباید موجب شود که زنان همیشه نسبت به وضع ظاهری خود بی توجه باشند و بگویند ظاهر و باطن همین است و شوهر باید قبول کند و عده ای دیگر به بهانه خانه داری و بچه داری، عواطف و احساسات شوهر را نادیده گرفته و نسبت به وظایف همسری خود بی توجه باشند. زیرا همانگونه که ما از شوهران خود انتظاراتی داریم، آنها هم از ما توقعاتی دارند. متاسفانه عده بیشماری از زنان از درک کامل مردان و انتظارات شوهران عاجزند. وقتی صحبت از آراسته بودن لباس و پاکیزه بودن ظاهر می کنیم، می پندارند آن است که نسبت به مسائل زندگی بی توجه باشند و تنها به مدل مو و لباس و آرایش خود فکر کنند، تا بتوانند همیشه از شوهران خود پذیرایی نمایند. باید در نظر داشته باشید که تصور شوهر از زن، یک موجود فهمیده و کاردان و با محبت است که همیشه سعی دارد هر کاری را به موقع و به اقتضای زمان و مکان انجام دهد. اشتباه نکنید، کاری که از صمیم قلب به منظور خشنودی شوهر انجام می دهید، با ظاهرسازی های فریبنده کاملا متفاوت است و مردان دانا به راحتی قادرند این دو را از هم تشخیص دهند. تنها محبت، عشق، فداکاری و داشتن صداقت در گفتار و رفتار است که گذشت زمان قادر نیست ارزش آن را از بین ببرد. ظاهرسازی های فریبنده برای هر قصد و منظوری باشند تنها چند روزی دوام دارند. مطلب زیر که برگرفته از سایت تبیان است در مورد ظاهر و باطن زنان در منزل و چگونگی به نظر آمدن آنها می باشد و خواندنش برای تمام زنان نه تنها جالب است بلکه بسیار مفید هم خواهد بود.
چطور به نظر می آیید 
شاید بارها شنیده باشید که عده ای از دوستان و آشنایان می گویند: «اگر می خواهید زندگی زناشویی بهتری داشته باشید، باید ظاهر خود را بهتر و زیباتر کنید.» اگرچه ظاهر افراد می تواند اثرات مثبت و منفی عمیقی در دیگران بگذارد، اما لازم است این مسئله را بیشتر و عمیق تر بررسی کنیم. گروهی از زنان که خارج از خانه کار می کنند، در مقایسه با زنانی که تنها در داخل خانه کار می کنند از نظر ظاهر مرتب تر هستند. شاید این امر به صورت عادتی در آمده که هر روزه مجبور به انجام آن هستند و اغلب ظاهر آراسته آنان موجب می شود، ناراحتی و گرفتاری های آنان به چشم نیاید. اما شما خانم هایی که خارج از خانه کار نمی کنید، چه وقت به سر و وضع خود می رسید. آیا تنها زمانی که برای انجام کاری از خانه خارج می شوید؟ آیا تا به حال از خود پرسیده اید که وقتی شوهرتان از سرکار می آید، به نظر او چطور می آیید؟ آیا تا به حال به ظاهر خود در آینه نگاه کرده اید؟ آیا دیدن تصویر یک زن نامرتب در آینه برای خودتان جالب است؟ منظور ما این نیست که آرایش کنید و وقتی شوهر از راه می آید بگویید: «من همه این کارها را برای تو کرده ام» و یا با عصبانیت بگویید که اگر به خاطر تو نبود این همه گرفتاری نداشتم. یا اینکه به ظاهر خود بی توجه باشید و بگویید: «به من چه که شوهرم دیر به منزل  می آید. من که نمی توانم هر روز خودم را برایش درست کنم.» بلکه می خواهیم بگوییم اگر خواهان بنیان گذاشتن یک زندگی موفق و شاد هستید، در درجه اول باید برای خودتان احترام قائل باشید و ظاهر خودتان برای «خودتان» هم مهم باشد. سعی کنید همیشه و در همه حال چه شوهر در خانه باشد و یا نباشد مرتب باشید. وقتی شما به ظاهر خود توجه داشته و سعی کنید از نظر ظاهر شخصی مرتب باشید در آن صورت است که دیدن شما در انتهای روز برای شوهردلنشین  خواهد بود. همانطور که قبلا گفتیم، برای هر زنی اتفاق می افتد که روزی بیمار شود و یا بر اثر کار و مشغله بیش از حد، نتواند به وضع ظاهر خود برسد. یک شوهر عاقل و فهمیده در همه حال زن را درک می کند و محبت لازم را از او دریغ نمی کند. اما اگر قرار باشد همیشه شلخته و نامرتب باشید، خودتان و رفتارهایتان برای شوهر خسته کننده می شوید. حتی اگر تهدید به خودکشی هم کنید برای او فرقی نمی کند! باید سعی کنید تا آنجا که ممکن است مرتب و آراسته باشید. همانطور که عده ای از صاحبنظران می گویند: بسیاری از زنان بعد از تولد اولین کودک خود «زن بودن» و یا به گفته دیگر «همسر بودن» خود را فراموش می کنند و می پندارند منظور از یک مادر خوب بودن، «بی توجهی به وظایف همسری و شلخته بودن است.» اگر می خواهید، فرزندان خوب و زندگی موفق داشته باشید، باید سعی کنید علاوه بر یک مادر خوب، یک همسر وظیفه شناس باشید. ممکن است کودک شما وقتی مادران دیگر دوستانش را می بیند، شما را هم شبیه به آنان بخواهد. اگر بخواهید براساس خواسته های کودکانه آنها پیش بروید و نسبت به ظاهر و سر و وضع خود بی توجه باشید، طولی نخواهد کشید که وقتی کودکتان بزرگتر می شود با وجود اینکه می داند شما خودتان را وقف او کرده اید و هر طور که او خواسته، بوده اید شما را به خاطر نداشتن ظاهر آراسته ملامت می کند و به دنبال کسی می رود که بتواند راجع به نحوه لباس پوشیدن و دیگر مسائل با او مشورت کند. پس سعی کنید در مسائل اجتماعی تا آنجا که ممکن است با زمان جلو بروید البته این به این معنی نیست که اعتقادات و حدود خود را زیر پا بگذارید اما مسلما در سال 87 متفاوت تر از سه سال پیش لباس میپوشید.  کودک شما هرچه بزرگتر شود، به مشاورت، مصاحبت و همفکری شما بیشتر احتیاج دارد; پس فراموش نکنید که مادر و همسر خوب بودن مکمل یکدیگرند. خانواده یک سازمان کوچک و بسیار دقیق و حساس است که به حضور کامل زن و مرد به عنوان دو فرد کامل که دارای رشد فکری و شخصیتی باشند نیازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگی مشترک، پنهان شدن یکی در ذیل عنوان و مشخصات و اهداف دیگری نیست. آنچه که لازمه یک زندگی زناشویی موفق است احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است. حال اگر زنی بخواهد در هر مورد شانه از زیر بار مسئولیت ها خالی کند هرگونه امکان رشد و پرورش فکری را از خود سلب کرده است. گروهی دیگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستایش قرار می دهند. آنچه که لازم است در اینجا یادآور شویم این است که ستایش کردن مردی برای محاسن اخلاقی وی، هم منطقی است و هم زیبا. اما اگر بخواهیم مردان را مورد ستایش قرار دهیم فقط به این دلیل که آنها موجوداتی از نوع مخالف ما هستند نه تنها منطقی و پسندیده نیست بلکه کاری بس احمقانه می باشد. اینگونه رفتارها یک وابستگی مداوم و سلطه کامل را برای ما می آفریند و سبب می شود همانند یک کودک در انتظار شنیدن یک کلمه ستایش آمیز او بمانیم که شاید او هرگز به زبان هم نیاورد. اگر زنی بدون علت و بی هیچ شناخت شخصیتی زبان به ستایش یک مرد گشود دیگر نمی تواند از حقوق مساوی و آزادی و سازندگی شخصیتی برای خودش دم بزند.


راهکارهایی برای زندگی شیرین(قسمت2)

    نظر

قسمت دوم:

شیرین ترین جهاد ،محبت به همسر

راهکارهایی برای زندگی شیرین

1.خوبی ها را هم ببینید!

نسبت به همسر خود دیدگاه مثبت داشته باشید و بکوشید همیشه در مرحله ی اول کارهای خوب او را ببیند و مورد تحسین قرار دهید، زیرا تشویق و تحسین یک کار خوب، باعث تثبیت و تکرار آن خواهد شد و خودتان از آن لذت می برید. هرگز چشمان خود را روی نقطه ضعف همدیگر باز مکنید و دایم به رخ مکشید؛ چون این رفتار، موجب دلسردی در زندگی شده و کم کم نسبت به همدیگر حس بدبینی پیدا می کنید و یک حالت دلسردی در شما ایجاد می شود. اگر چنین رفتاری دارید، بکوشید آن را انجام ندهید، زیرا کم کم بین شما دوری ایجاد شده و به جایی می رسد که خدای ناکرده به فکر جدایی می افتید و هزاران مصیبتی که به دنبال آن می آید ، پس «چشم ها را باید شُست، جورِ دیگر باید دید.»

 

2. تحقیر و سرزنش، ممنوع!

خداوند در خلقت انسان به خودش احسنت گفته است، زیرا انسان بهترین خلقت اوست. در این میان، چگونه می توان همسر را به عنوان یک امانت الهی تحقیر و سرزنش کرد؟ یک دختر و یا یک پسر که با هزاران امید وارد زندگی می شوند، چرا باید مورد اهانت قرار گیرند؟ پدر و مادری که دخترشان را با صدها رنج و زحمت را بزرگ کرده اند و با حفظ آبرو و امیدواری او را به خانه ی مردی فرستاده اند تا در محیط امن و سالم و پر محبت زندگی کند، چه گونه می توانند بعد از مدتی نظاره گر توهین و سرزنش او از طرف همسرش باشند؟ آیا وجدان انسان راضی می شود؟ متقابلاً اگر شما به ازدواج مردی در آمده اید که به دلایل گوناگون مشکل پیدا کرده است – مثلاً اقتصادی یا شغلی – به هیچ وجه او را سرزنش نکنید، زیرا به تدریج که سرزنش ها زیاد می شود، حالت تخریبی یی در زندگی شما به وجود می آید و در مقابل همدیگر کم ارزش می شوید.

همیشه به دنبال این باشید که با لطف و کرامت خود، احترام همدیگر را نگه دارید و در پی شأن و منزلت همدیگر باشید.

3. رعایت احترام و ادب متقابل

با همسر خود به طور محترمامه و مؤدب صحبت کنید و همدیگر را سبک نکنید. آنچه در این گیرودار مهم می باشد، این است که وقتی مادری با همسرِ خود مؤدبانه صحبت می کند، یا مردی با همسرش محترمانه سخن می گوید، فرزند آنها نیز می آموزد که چه طور مؤدبانه صحبت کند و احترام پدر و مادرش را نگه دارد. این بهترین هدیه یی ست که می توانید برای فرزند خود به ارث بگذارید. طوری برخورد نکنید که روزی مجبور شوید بگویید: «آتش در خرمن خویش زده ام که را کنم دشمن خویش!»

 شما خانم گرامی، وقتی همسرتان وارد منزل می شود، به استقبال او بروید، بسیار مؤدّبانه با او رفتار کنید و به فرزندِ خودتان نیز بگویید، چنین کاری انجام دهد. این رفتارِ شما باعث می شود، خستگیِ کار از تنِ او بیرون رود و احساسِ آرامش کند. البته او نیز متقابلاً چنین رفتاری انجام خواهد داد و کم کم به صورت یک عادت در می آید. برخی از همسرانِ بسیار خوب اظهار می دارند که در طول زندگی هرگز حتّا یک بار هم به یکدیگر بی احترامی نکرده اند. زندگیِ آنها آن قدر لذّتبخش است که دوست دارند همیشه در کنار هم باشند!

 

4. حفظ حقوق متقابل

بسیار ارزشمند است قبل از اینکه بخواهید تشکیل زندگی دهید، درس حقوق خانواده را یاد بگیرید. ببینید وظیفه ی شما چیست؟ شاید برخی از خانواده ها هنوز نمی دانند ازدواج یعنی چه؟ تصور می کنند زندگی باید بگذرد، حالا هر طور باشد. نه! این گونه نیست. اگر کسی از زندگی و ازدواج خود لذت نبرد، بازنده ی اصلی میدان است.

مرد بداند که احترام زن بسیار حایز اهمیت است و آن قدر مهم است که پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمایند: «بهترین فرد از میان شما کسی ست که برای خانواده اش بهتر باشد!»

 ایشان همچنین می فرمایند: «جبرئیل آن قدر سفارش زنان را می کرد که گمان کردم یک اُف هم نمی توان گفت!» واقعاً درست است. چرا باید کسی که می خواهد فردا مادر فرزند شما باشد و زندگیِ شما را به آرامش برساند، مورد بی احترامی باشد؟ همچنین برای زنان احترام شوهر و نیکو همسرداری کردن مهم است، آنچنان که می فرمایند: «زنی که خوب شوهرداری کند، مثل سربازی ست که در جبهه ی جنگ مشغول نبرد می باشد.» یعنی جهاد برای خدا، با خوب شوهرداری کردن، یک پاداش دارد. در این جمله، معنی و مفهوم گسترده یی نهفته است، پس به به حقوق همدیگر آگاه باشید و بکوشید به حقوق یکدیگر احترام بگذارید.

 

5. به پیکره ی زندگی خود، محبت تزریق کنید

مهر و محبت در منزل، منبع اصلی رضایتمندی ست. همدیگر را مورد مهر قرار دهید، زیرا باید برای فرزند خود، مانند سرچشمه ی محبت باشید. اگر پدری فرزند خود را در حالی که به همسرش احترام نمی گذارد در آغوش کشد، مطمئن باشد او فقط به انتقام از پدر می اندیشد یا اگر مادری فرزندش را علیه پدر تحریک کند، منزلت خانواده اش را شکسته است. کودک باید از هر دو چشمه ی محبت، یعنی پدر و مادر، سیراب گردد. اگر فرزند از یک کانال محبت بگیرد و از کانال دیگر بی محبتی ببیند، دچار تعارض می شود، رفتارش متعادل نیست و به هرج و مرج دچار می شود. هیچ موقع نمی توان محبت را با پول و اسباب بازی در ذهن بچه ها ریخت. اینها مُسکن است و برای مدت کوتاهی جواب می دهد، ولی برای دراز مدت هیچ اثری ندارد و حتی ضرر هم دارد. مگر می شود خلأ عاطفی را با پول جبران نمود؟ مثل اینکه یک ماشین نیاز به بنزین دارد، شما آب داخل باک آن می ریزید. این کار، نه تنها جواب نمی دهد، بلکه ضرر هم دارد. برخی از والدین با همدیگر بحث می کنند و یا فرزند خویش را مورد کم محبتی قرار می دهند. وقتی به یکباره بیدار می شوند، می خواهند با خریدن یک عروسک جبران کنند! چرا باید ابتدا بی مهری کنید تا بعداً بخواهید جبران نمایید و آن هم ارزش آنچنانی نداشته باشد. پس بدانید، «از محبت، خارها گُل می شود!»

 

منبع : بر گرفته از کتاب زندگی شیرین می شود اگر...

نویسنده :دکتر حسنعلی میرزا بیگی -باتغییر وتلخیص

http://www.tebyan.net/Social/House_Family/Partners/AfterMarriage/2008/7/30/71099.html


راهکارهایی برای زندگی شیرین(قسمت1)

    نظر

احساس ،چاشنی لازم زناشویی

راهکارهایی برای زندگی شیرین

قسمت اول

 

همه ی ما خواستار زندگی توام با آرامش هستیم . آرزومندیم در کنار شریک زندگی مان با تفاهم زندگی کنیم و در قلب همسرمان بدرخشیم . امیدواریم مقالات زندگی شیرین به شما کمک می کند تا با توکل به خداو انجام راهکارها ی پیشنهادی به این خواسته برسید .

 

1 - غرور؟ هرگز!(دقت کنید لطفا!!)

غرور را در زندگی خود برای همیشه دفن کنید و عزای آن را بگیرید تا برای همیشه از خاطرتان برود. چرا این همه غرور؟! چرا خودتان را در آسمان‌ها می‌بینید؟

برخی افراد به خاطر اینکه پدرشان منزل و اتومبیلی دارد و یا به ملکی رسیده، آنقدر خود را می‌گیرند که انگار از دماغ فیل افتاده‌اند! تمام بزرگواری و شرافت انسان، به معرفت،انسانیت و تقوایش می‌باشد. کسی که غرور دارد، ولی معرفت ندارد، مانند پلنگ است که هیچ‌کسی نمی‌تواند از پایین دست او راه برود. انسان به عنوان اشرف مخلوقات جهان، باید فروتنی و تواضع را در زندگی، اصل قرار دهد. بزرگان ما در اوج قدرت و بزرگی، آنقدر متواضع بودند که باور نکردنی می‌نمود.

پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌‌وآله ‌وسلم یک ابر مرد تاریخ بشریت است، به معراج می‌رود، ولی در مقابل یک کودک چنان رفتار می‌کند و او را به دوش می‌گیرد که کودک پیامبر را مثل خودش تصوّر می‌کند!

آنقدر غرور و خودپسندی زشت است که پیامبر صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:

«خودپسندی، عبادت هفتادسال را تباه می‌کند!»

به‌طور حتم تا به حال نشنیده‌اید که وقتی می‌خواهند از بزرگی یاد کنند، وی  را به خاطر غرورش بستایند. در زندگی، همسری مهربان و با وفا باش تا از بودنت، دیگران احساس لذت و آرامش کنند.

شما خانم مهربان ، دختر هر شخصی که هستید، فعلا نقش یک همسر و مادر را دارید.(و این کم اهمیت نیست!!!!!) اگر هنوز می‌خواهید دختر فلان شخص باشید، پس چرا ازدواج نمودید؟

 چرا  شما پدر عزیز! ای الگوی مهربانی‌ها! از مرکب غرور پیاده شوید! هیچ خبری نیست!

 

2- کمی چاشنی احساس، بد نیست!

در مقابل کارهای همدیگر بی‌احساس نباشید! در نظر بگیرید که همسر مهربانتان هدیه‌یی برای شما خریده است. او با احساسات و عواطف خود فکرهایی دارد؛ مثلا این مانتو را برای همسرم می‌برم، به او می‌دهم و می‌گویم که به یاد تو بودم و آن را خریدم و ... هدیه را به خانه می‌آورد و تحویل شما می‌دهد، ولی شما بدون هیچ احساسی می‌گویند: «روی کمد بگذار!» و اصلا انگار نه انگار! آنقدر بی‌تفاوت برخورد می‌کنید که طرف مقابل چون یخ آب می‌شود و چنان درهم می‌شکند که آن لحظه نمی‌داند چه کند! تمام فکر و هدفش اشتباه از آب در آمده است. دیگر هم این کار را تکرار نمی‌کند. (دوستان عزیز یه خواهش دارم اگه ممکنه کمی در زندگیتون نسبت به احساسات همسرتون دقیقتر باشین و بهش شخصیت بدین!!(متین))

این‌گونه، زندگی آرام‌آرام به بی‌روحی و سردی می‌گراید. ولی دیده‌ایم که اگر همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر می‌کند و عذرخواهی می‌کند و در صدد جبران بر می‌آید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیه‌ی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همین‌طور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیره‌ی مخارج خانه مقداری پس‌انداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش می‌دهد! همسرمی گوید: «از رنگش خوشم نمی‌آید!» «وای چه صحنه‌ی بدی!» برادرم! درست است، اصلا نه رنگش را دوست داری و نه از پیراهن خوشت می‌‌آید، فعلا آن را بگیر و به زور چند روزی بپوش، آدم که نابود نمی‌شود! پاسخ یک احساس را باید با عاطفه دارد. مثل معروفی ست که می‌گوید: «همه وجودم را بگیر، ولی احساسم را از من نگیر!»

یار با ما بی‌وفایی می‌کند                                                بی‌گنه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن‌بی‌وفا                                         جای دیگر روشنایی می‌کند

                                                                                                                              [سعدی]

 

3- مراقب دوربین فیلمبرداری باشید!(بچه ها رو میگن!!)

در منزل مواظب کوچک‌ترین رفتار و عمل خود باشید، زیرا که فرزند شما، مثل دوربین‌ فیلمبرداری تمام حرکات و رفتارتان را ضبط و ثبت می‌کند و در آینده بروز می‌دهد. این جمله‌ی زیبای روان‌شناس بزرگ تاریخ را آویز‌ه‌ی گوش خود قرار دهید؛ 

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند: «بچه‌ها آینه‌ی رفتار شما هستند.»

 واقعا جمله‌ی منطقی و زیبایی‌ست. اکثر برخوردهای ما در ذهن بچه‌ها بایگانی می‌گردد و به موقع بروز داده می‌شود، بخصوص حرکت‌ها و رفتارهایی که مربوط به حریم‌های خصوصی افراد می‌باشد. حتی در رفتار‌های عادی نیز باید مراقب بود واین نکته را فراموش نکرد.

4- اگر طالب محبوبیت هستید، مراقب زبان خود باشید!!

اگر می‌خواهید محبوب دیگران شوید، مواظب زبان خود باشید! می‌دانید که از لقمان حکیم نقل می‌شود که: «بهترین و بدترین چیزها، زبان است.»  زیرا زبان هم می‌تواند بهترین حرف‌ها را بزند و هم بدترین حرف‌ها را. هم‌ جذب می‌کند و هم دافع است. قرآن هم  بارها ما را به حساس بودن زبان. تذکر می‌دهد. ممکن است این زبان کوچک، زندگی بزرگی را نابود کند. وقتی همسر شما وارد خانه می‌شود با بهترین الفاظ می‌توانید با او روبه رو شوید که تمام خستگی روزانه‌اش برطرف شود و همچنین می‌توان با زبان چنان نیش زد که راه منزل را گم کند! زبان که خرجی ندارد، باید به گفتن بهترین و زیباترین کلمات عادت کرد و شیرینی زندگی را با زبان شیرین به دست آورد.(یه خواهش دیگه میشه وقتی همسرتون میرسه خونه برای چند لحظه خودتونو بزارین جای همسرتون!!نمیشه؟(متین))

 

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:

«خدا رحمت کند، کسی که زبانش را درست کند و خاموشی زبان، مایه‌ی سلامت انسان است.»

در این خصوص درباره‌ی مردان فرموده‌اند:

 

«زیبایی مرد، در زبان اوست.»

 

و زبان خوب را به عنوان یک دارایی معرفی می‌فرمایند. واقعا متوجه می‌شویم همه بدبختی‌ها و خوشبختی‌ها به وسیله زبان انسان حاصل می‌شود. اگر مرد یا زنی بد حرف بزند، نه تنها خودشان اسیر می‌شوند، بلکه فرزند آنها نیز می‌آموزد و او دوباره به دیگران یاد می‌دهد. در حقیقت این بدزبانی گسترش یافته و اعتبار کل خانواده کم می‌شود. همیشه مادرها گله دارند که اگر فرزند ما به کوچه برود، خراب می‌شود. در حالی که اگر فرزند شما به کوچه برود و در کوچه حرف‌های ناسزا بشنود و شما هم همان حرف‌ها را در خانه به همدیگر بزنید، این رفتار برایش تثبیت می‌گردد. زبان یک اسلحه‌ی بسیار خوب برای جلب و نفوذ در دیگران است و همچنین در برخی از افراد وسیله‌یی برای ایجاد تنفر است. بکوشید این اسلحه را آماده کنید و هر موقع همسرتان به منزل می‌آید، فشنگ‌های زیبایی را شلیک نمایید! مرد خانه هم همین‌طور، بهترین حرف‌ها را نثار همسرش کند، آری! «زبان سرخ، سرسبز می‌دهد بر باد!»

 

5- صداقت، حرف اول را می‌زند

این جمله را تجزیه و تحلیل کنید و خوب به آن بیندیشید. شهید دکتر بهشتی می فرمودند:

«من تلخی برخورد صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌دهم.»

در زندگی، صادق باشید. صداقت، در گرانبهایی‌ست. یک زن و شوهر نباید ظاهرا با هم خوب و در باطن از همدیگر متنفر باشند. بیشتر مشکلات خانواده‌های ما از همین جا شروع می‌شود که مرد در غیاب همسرش یا زن در غیاب شوهرش، کارهایی را انجام می‌دهند و به همدیگر دروغ می‌گویند و وقتی که مسئله‌ی رسوایی به بار آورد، نتایج وخیمی به دنبال دارد، از جمله:

1- اعتماد طرفین سلب می‌شود.

2- باعث تنفر از همدیگر می‌گردد.

3- پایه‌ی زندگی را مترلزل می‌کند.

4- هیچ‌وقت حرف‌های راست هم باور کردنی نخواهد بود.

5- دیگران از زندگی خصوصی شما باخبر می‌شوند.

6- همیشه مشکل ترس از رسوایی دارید.

7- مجبور هستید برای پنهان کردن یک مشکل، دروغ‌های دیگر را بگویید.

چه دلیل موجهی دارید که صداقت را رها کنید و دو رنگی را بیشه‌ی خود سازید؟

در این مورد، پیامبر بزرگوار صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:

«بدترین مردم کسی‌ست که دوچهره دارد و هر کس را در دنیا دو زبان باشد، برایش به روز واپسین دوزبان از آتش می‌نهند.»

بیشتر خانواده‌ها با این دو رنگی‌ها نابود می‌شوند. چه بسا مردی کاری را انجام می‌دهد که بعدا از طرف دیگران به گوش خانمش می‌رسد و او را دچار شک و تردید می‌کند و ذهن و فکرش همیشه درگیر این مسئله می‌شود و موجب بیماری روحی و روانی، بدبینی و ایجاد حس انتقام‌جوی در او می‌گردد که این مسائل بسیار خطرناک است.

منبع : بر گرفته از کتاب زندگی شیرین می شود اگر...

 


انتخاب همسر ایده آل یا...

    نظر

انتخاب همسر ایده آل یا...

انتخاب همسر

انتخاب

پرسش: برای انتخاب همسر،  معمولاً چه کسانی مورد توجه شما قرار می گیرند؟

پاسخ: «یک شخص شوخ طبع» ، «کسی که عاشق طبیعت و بیرون رفتن باشد» ، «کسانی که از مسافرت و غذاهای خوب، لذت ببرند.»

«مشکلتان این است که بدنبال «ویژگیهای شخصی» هستید؛  در حالی که می بایست بدنبال «شخصیت» باشید».

نکته ی کلیدی در انتخاب همسر مناسب این است که بدنبال شخصی با «شخصیت» و «منش» خوب باشید نه فردی که تنها از محبوبیت برخوردار است.

این منش و رفتار یک شخص است که تعیین می کند آن فرد چگونه با خود، شما و در نهایت روزی با بچه های شما رفتار خواهد کرد.

 منش و رفتار، زیر بنا و اساس هر رابطه ی سالم است.

در این مقاله  شش ویژگی بنیادی را که می بایست در شخصیت همسر خود بدنبالش باشید، به شما معرفی می کنیم. این ویژگی ها واحدهای ساختمانی یک شخصیت و منش خوب محسوب می شوند. به جای پرسیدن این سؤال که: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»می بایست از خودتان بپرسید که: «آمادگی و قابلیت او در عشق ورزیدن چه میزان است؟((در واقع چه قدر قادر است دوستم داشته باشد؟(متین)» همین و بس. نکته ی مهم: به خاطر داشته باشید که هر آنچه را که می خوانید در ارزیابی خود و خصوصیات شخصی خودتان نیز به کار بندید!

تعهد به رشد شخصی

 چنانچه بتوانید کسی را بیابید که به رشد شخصیتی خود و دیگری متعهد و پایبند باشد، از همان ابتدا بسیاری از مشکلاتی را که عده ی کثیری از زوج ها با آن روبرو هستند ، نخواهید داشت.

تعهد به رشد شخصی به این معناست که:  همسرتان متعهد می شود که تا سرحد امکان برای اینکه همسر بهتری باشد، بیاموزد. هنگامی کسی را دوست دارد که برای رشد، شکوفائی و تحول شخصی او ارزش و بهای زیادی قائل است. در نتیجه به سهولت و آسانی رابطه تان از همان ابتدا تضمین شده است.

صرف نظر از اینکه بگو مگوی کوچکی است یا یک بحران بزرگ، می بایست که همسرتان مایل باشد که با استفاده از تمامی منابع موجود به منظور این مهم که چگونه همسر مهربان تر و دلسوزتری باشد، بیاموزد و یاد بگیرد.

همسر متعهد به رشد شخصی  مایل است که به اشکال مختلف از قبیل: کتاب، نوار، سخنرانی، سمینار و در صورت لزوم مشاوره و روانکاوری، کمک و راهنمایی دریافت کند. بسیاری از روابط هنگامی که یکی از طرفین نیاز به اصلاحات را تشخیص داده ولی دیگری از همکاری سرباز می زند، دچار بحران می شوند. این چیزی است که می بایست در ابتدای رابطه به آن توجه داشته باشید.  زیرا روزی چشم باز کرده و می بینید در یک بحران خانوادگی همسرتان عقیده ای به مشاوره ندارد و یا لجبازتر از آن است که یک کتاب بدست بگیرد و راجع به اینکه چگونه می توان یک رابطه را نجات داد، چیزهائی بیاموزد.

 

این برنامه ریزی احساسی و یا کوله بار احساسات حل و فصل نشده ی ما نیست که باعث شکست روابط می شود، بلکه انکار و نادیده گرفتن آنهاست که منجر به تخریب روابط می شود. در اینجا منظوراین است که  همسرتان می بایست  این موضوع را که او نیز با معلولیت ها و نقائصی به رابطه آمده است،  بپذیرد. خواهید دید که این خضوع رابطه ی شما را از اینکه به یک میدان نبرد تبدیل شود، بازخواهد داشت. مهم است، کسی را پیدا کنید که نه تنها به بزرگ شدن و رشد شخصی علاقمند است، بلکه در این راستا کاری نیز صورت می دهد.(جدا مهمه حواسمون باشه!!!!!(متین))

 

سؤالاتی که می توانید در رابطه با «تعهد به رشد شخصی» از همسرتان بپرسید:

1- ظرف ده سال گذشته در رابطه با عواطف و احساسات خود چه چیزی آموخته اید؟ این آموخته هایتان چه تغییراتی را در شما ایجاد کرده اند؟

2- از روابط گذشته ی خود چه آموخته اید؟ در روابط فعلی خود تا چه حد متفاوت عمل می کنید؟

3- بزرگترین نقاط ضعف شما کدامند و فکر می کنید منشاء و خاستگاه آنها چیست؟

4- چنانچه از  همسر قبلی شما پرسیده شود که بزرگترین شکایت های خود را از شما بیان کند، چه خواهد گفت؟ آیا با نظر او موافقید یا خیر؟

5- هنگامی که در گذشته، شما و یا روابطتان دچار بحران می شدند، از چه منابعی کمک می گرفتید؟ (کتاب، مشاوره، روانکاوی و..) آیا مفید واقع می شدند؟

6- ظرف پنج سال آینده، می خواهید چه تغییراتی کرده باشید؟ مایلید از چه بخشها و یا چه ویژگیهائی از خود رهائی یابید؟ خصوصیاتی که مایلید واجد آنها باشید کدامند؟

 

منبع:کتاب آیا تو ان گمشده ام هستی، نوشته باربارا آنجلیس- با تغییر و تلخیص