خداحافظ دانشگاه خوبم تا سلامی به زودی زود
سلام
روزی که به دانشگاه اومدم خوب یادمه امروز زوزیه که دارم میرم حال خاصی ندارم دلم نمیخواد برگردم چون تمام تلاشم رو تو هر شرایطی کردم یه روز تو سال آینده بر میکردم . ادامهی همین مطلب رو خواهم نوشت!
خیلی دلم واسه وبلاگ تنگ شده ولی فعلا الویتهای بالاتری دارم!!!!
3333333333333333333مطلب زییییییییییییییییبا!!!!
چطور خودتان را فردی تحصیل کرده نشان دهید
با کمک این مقاله میتوانید یاد بگیرید که چطور احترام دیگران را در محل کار، مدرسه، دانشگاه یا اجتماعات دیگر به دست آورید.
مراحل
1. موقع حرف زدن با دستورزبان صحیح صحبت کنید. جملات را کامل بیان کنید، در مواقع مناسب مکث کنید، و کلمات اضافی را از حرفهایتان حذف کنید.
2. در حرف زدنتان از کلمات تکراری پشت سر هم استفاده نکنید. دایره لغاتتان را گسترش دهید تا بتوانید با حداقل کلمات به بهترین صورت منظورتان را برسانید.
3. از عبارات عامیانه مخصوصاً عباراتی که موجب ناراحتی کسی می شود، استفاده نکنید.
4. صادق باشید.
5. قسم نخورید/فحش ندهید.
6. قبل از ارائه نظراتتان، مخصوصاً وقتی می خواهید توصیه ای بکنید، خوب و با دقت به حرف طرف مقابل گوش دهید.
7. از کسی به خاطر اطلاعاتی که نمی خواهد عنوان کند، پرس و جو نکنید.
8. ظاهری آراسته و مرتب داشته باشید. لباسهایتان را اتو بزنید، دقت کنید که همه دکمه هایتان بسته باشد، موهایتان را تمیز و مرتب نگه دارید، کفش هایتان را واکس بزنید و ناخن ها و دندانهایتان را هم تمیز نگه دارید.
9. سروقت سر قرارها حاضر شوید.
10. عادات بد مثل ناخن جویدن یا دست کردن در موهایتان را کنار بگذارید.
11. قبل از برداشتن وسایل دیگران حتماً اجازه بگیرید.
12. وسایلتان را تمیز و مرتب نگه دارید.
13. زنگ موبایلتان را طوری انتخاب کنید که وقتی به صدا درمی آید در حضور دیگران احساس خجالت نکنید.
14. مودب باشید. از الفاظ مودبانه مثل، "سلام"، "لطفاً"، "متشکرم" و "عذر می خواهم" استفاده کنید.
نکات
· این قوانین را در خانه آنقدر تمرین کنید تا برایتات شکل عادت بگیرند.
· به اطراف خود خوب دقت داشته باشید.
· همیشه لبخند روی لبهایتان داشته باشید.
· دو برابر آنچه حرف می زنید، گوش دهید.
· به جای "آره" از "بله" استفاده کنید.
هشدارها
· هیچوقت وانمود نکنید کسی هستید که نیستید.
· هیچوقت سعی نکنید خودتان را برتر و بالاتر از طرف مقابل نشان دهید.
· سعی کنید دیگران را اذیت نکنید.
· به مقدسات بی حرمتی نکنید.
· اگر چیزی را متوجه نمی شوید، قبل از اینکه طرف مقابل درمورد آن از شما سوال کند، بلافاصله توضیح بیشتر بخواهید.
· غیبت نکنید.
· قبل از تعریف یک لطیفه یا خاطره با خودتان فکر کنید که مبادا کسی را آزار دهد.
· وقتی می خواهید بحثی را تغییر دهید، مراقب باشید که بی ادبانه جلوه نکند.
· هیچوقت ارزشهایتان را به خطر نیندازید.
سبک
چطور مودبانه به کسی بگوییم که باعث آزار است؟
آیا کسی اذیتتان میکند؟ اگر می خواهید مودبانه او را از این کار بازدارید، این مقاله می تواند برایتان مفید باشد.
مراحل
· فکر کنید، "چه چیز این آدم من را اذیت می کند؟"
· فکر کنید دوست دارید به خودتان چطور بگویند که باعث اذیت و آزار کسی هستید.
· صبر کنید تا فردمورد نظر را تنها جایی پیدا کنید. به او بگویید که چه چیز درمورد او و چرا شما را اذیت می کند. این احتمال وجود دارد که خود فرد ندارد که موجب آزار رساندن به شما شده است.
· با آرامش وقتی رفتار آزاردهنده را نشان داد، به او متذکر شوید. اگر به این کار خود همچنان ادامه داد، یا الف) فراموش کار است، یا ب) با شما دشمنی دارد، یا ج) واقعاً سعی دارد رفتارش را اصلاح کند اما راه درست آن را نمی داند. باید با آن فرد همانطور که هست رفتار کنید. با دو مورد اول نمی توان به راحتی رفتار کرد چون دیگر کاری نمی توانید بکنید. شما نمی توانید کسی که عمداً بدجنسی می کند یا حافظه درستی ندارد تغییر دهید. اما اگر فرد مورد نظر شدیداً سعی در اصلاح رفتار خود دارد، یادتان باشد که باید صبور باشید. بحث و شکایت درمورد اشتباهات این فرد نه تنها کمکی به رفع آن نمی کند، بلکه باعث آزار او هم می شود.
· مهمترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که هیچیک از ما کامل نیستیم و رفتار مودبانه و محترمانه با دوستانمان باید برایمان در اولویت باشد. پس با دیگران همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.
نکات
· با طرف مقابل با مهربانی رفتار کنید. هرچه مودب تر و منطقی تر باشید، بیشتر جدی حسابتان می کنند.
· اگر اذیت و آزارش خیلی شدید نیست، می توانید غیرمستقیم (مثلاً با آه کشیدن، نگران نشان دادن خود و ...) به او بفهمانید که از آن رفتارش خوشتان نمی آید. البته این بسته به آن است که متوجه منظور شما بشود.
· وقتی اذیتتان می کند، خیلی به او توجه نشان ندهید.
هشدارها
· درمورد این موضوع در حضور دیگران با او حرف نزنید چون رفتاری تحقیرآمیز است. همچنین باعث می شود از دستتان عصبانی شود و به حرفتان گوش ندهد.
زندگی دلخواهتان را بسازید
سبک زندگی ما نشاندهنده باورها، گرایشات، عادت ها، رفتارها و ارزش های ماست. یک سبک زندگی خاص می تواند ما را سرشار از لذت و شادی کند، سالم نگهمان دارد، و موفقیت بیشتری عایدمان کند. همچنین می تواند منجر به بیماری شود و ما را از انجام کارهایی که دوست داریم باز دارد.
خوشبختانه، این خود ما هستیم که می توانیم اعمال و رفتارهایی که خوشحال، سالم، و موفقمان می کند را انتخاب کنیم. این انتخاب ها هر روز پیش روی ماست.
اما این انتخاب مبارزه ای برای ما ایجاد می کند. کنار گذاشتن سبک زندگی که به آن عادت کرده اید کار ساده ای نیست، حتی اگر آن عادات منفی و ناسالم برایتان غیرقابل تحمل شده باشد. برای رشد یک چیزی باید درون شما بمیرد و آن چیزی نیست جز عادات قدیمی، تصویر قدیمی شما از خودتان، طرز تفکر سابقتان و زندگی قبلتان.
آدم ها می خواهند از نتایح و عواقب کارهای زشت خود دور بمانند نه از خود آن اعمال. خیلی ها دنبال تغییراتی هستند که آنقدر بزرگ است که واقعی شدن آن دور از ذهن است. خیلی ها هم سعی می کنند چندین عادت بد را یکجا ترک کنند که عملی نیست و عادات سابق خیلی زود برمی گردد.
مثلاً اگر سعی کنید که به طور مداوم هر روز یک عمل و رفتار جدید را شروع کنید، مطمئناً تغییر منطقی و واقعبینانه ای نیست. تغییرات کوچکتر را اگر مداوم دنبال کنید به تغییرات بزرگ ختم می شوند. با یک رفتار جدید شروع کنید که می تواند یک رفتار عادی شما در زندگی شود. بعد نتایج ملموس آن تغییر را بررسی کنید.
اگر سبک زندگیتان الان آن چیزی نیست که می خواهید، وقت بگذارید و عمیقاً درمورد سوالات زیر فکر کنید. بعد پاسخ های خود را در دفترچه ای بنویسید. اینکار به شما کمک میکند تصویری واضح از سبک زندگی ایدآل خودتان پیدا کنید. همچنین کمک میکند برای شروع سبک جدید زندگی خود طرح ریزی کنید.
سبک زندگی کنونی من چگونه است؟
باورهای من چطور این سبک زندگی را ایجاد کرده اند؟
سبک زندگی کنونی من چه مشکلاتی برایم در بر داشته است؟
اگر قرار است شیوه زندگی ایدآلی داشته باشم، چه تغییراتی باید در بخش های عمده زندگیم ایجاد شود؟
مثلاً به طور روزانه چه کارهای متفاوتی را باید انجام دهید؟ چه عاداتی را باید کنار بگذارید و چه عادات دیگری باید جایگزین آنها کنید؟ به تغییراتی که باید در عرصه های زیر دهید توجه کنید:
· روابط (خانوادگی و کاری)
· محیط خانه
· سلامتی و مراقبت از خود
· سطح انرژی
· آرامش
· هزینه ها
· استراحت
· خلق و خو
· شادی و رضایت
اگر سبک زندگی ایدآل خودم را داشته باشم، اکثر اوقات چه حس و حالی خواهم داشت؟
چه عادتهای فکری و رفتارهایی من را برای رسیدن به سبک زندگی دلخواهم محدود می کند؟
برای برداشتن این محدودیت ها به چه نیاز دارم؟
اولین چیزی که می خواهم در شیوه زندگی کنونیم تغییر دهم چیست؟
آیا می توانم به تغییرات رفتاری و فکری که در زندگیم ایجاد می کنم متعهد بمانم و اگر چنین است کی اولین تغییر را آغاز می کنم؟
وقتی عادات، افکار و رفتارهای جدید در خود ایجاد کردم، چه احساسی خواهم داشت؟
اولین تغییر مثبتی که امروز می توانم ایجاد کنم چیست؟
این تمرین ذهن شما را نسبت به امکانات و انتخاب های موجود برای تغییرات مثبت در زندگیتان باز می کند. وقتی تصویری مشخص از اهداف و تغییرات مورد نظرتان در ذهن خود ایجاد کردید، می توانید گام اول را بردارید و بک زندگی را شروع کنید که موفقیت بیشتری برایتان به ارمغان خواهد آورد.
این سوالات شما را به سوالات دیگری هم هدایت می کند که نیازمند پاسخگویی هستند. شاید لازم باشد که روند پیشرفت خودتان را به طور منظم بررسی کنید، در برنامه اولیه خود تغییراتی ایجاد کنید و عملکردهای خود را طبق آن تنظیم کنید.
سبک زندگی ایدآل خود را تجسم کنید. تغییرات لازم را تعیین کنید و یک برنامه واقعبینانه برای رسیدن به آن تجسم فکری طراحی کنید. بعد فوراً حداقل یک تغییر کوچک در فکر یا رفتارتان ایجاد کنید. این توصیه ها به شما کمک می کند از همین امروز به سمت سبک زندگی ایدآل خود حرکت کنید.
چگونه عقایدمان را تغییر دهیم؟
چگونه عقایدمان را تغییر دهیم؟

بزرگترین نقطه شکاف زندگی افراد زمانی است که باورهایشان را تغییر می دهند. احتمالاً از خودتان می پرسید چطور باید عقیده تان درمورد یک چیز را تغییر دهید؟ درست است؟ این جزء طبیعت انسان است که از چیزی که موجب ناراحتی و رنج او می شود اجتناب کند. پس یکی از موثرترین راه ها برای تغییر یک باور این است که مغزتان را با درد و رنج توام با باور موجود عجین کنید. باید از ته دل احساس کنید که این باور نه تنها موجب غم و رنج شما در گذشته شده است، بلکه در زمان حال هم برایتان ناراحت کننده است و مطمئناً در آینده نیز همین منوال را دنبال خواهد کرد. دوم اینکه، باید شکل گیری یک باور جدید را با یک لذت وصف ناشدنی در ذهنتان همراه کنید. این الگوی ابتدایی است و آنقدر باید تکرار شود تا تغییرات قابل توجهی در زندگیتان ایجاد کند. نباید هیچوقت روانشناسی طبیعی انسان را فراموش کنیم که هرکاری که می کنیم یا از سر نیاز به دوری از درد و رنج است یا از میل به دست یافتن به لذت و خوشی و اگر هر چیزی را توام با درد و رنج در ذهنمان تصور کنیم، دیگر دست از آن فعالیت برخواهیم داشت.
در مرحله دوم باید در خودمان شک ایجاد کنیم. اگر واقعاً صادق باشید، قبول می کنید که باورهایی در گذشته داشته اید که با اعماق وجود از آنها دفاع می کردید اما حالا از قبول آن خجالت می کشید. اما این تغییر ناگهانی چطور در شما اتفاق افتاده است؟ چه بر سر باورهایتان آمده؟ احتمالاً چیزی باعث شد که به آنها شک کنید، درست است؟ ممکن است یک تجربه در زندگیتان سیستم عقیدتی قبلیتان را تهدید کرده باشد. ما تجرییات بسیار زیادی در طول زندگی به دست می آوریم که باعث می شود باورها و عقاید سابقمان را زیر سوال ببریم.
اما همیشه هم یک تجربه جدید با تغییر باورها همراه نیست. گاهی اوقات خیلی ها تجربیاتی به دست می آورند که مستقیماً با باورهای قدیمیشان تناقض دارد اما باز هم تمایلی به تغییر ندارند. پس نتیجه می گیریم که تجربیات جدید فقط زمانی ایجاد تغییر می کند که باعث شود باورهای قدیمیمان را زیر سوال ببریم. وقتی عقاید سابقمان را سبک و سنگین می کنیم، این احتمال وجود دارد که بفهمیم آنچه که طی سالیان دراز ناآگاهانه باور داشتیم مبتنی بر پیش فرض هایی نادرست بوده است. مثل این است که بخواهیم چیزیکه در دیوار فرو رفته را بیرون بکشیم. چون نمی توانیم آنرا مستقیماً بیرون بکشیم مجبور می شویم که دیوار دور آن شیء را خراب کنیم تا بیرون بیاید. این استراتژی درمورد باورهایمان هم صادق است. باید ببینیم این باورها روی چه ستونی استوار هستند. وقتی شروع به لرزاندن آن ستون می کنیم دیگر آن احساس گذشته را نسبت به آن عقیده نخواهیم داشت و این آغازی است برای تغییر.
هنر خوب زندگی کردن
هنر خوب زندگی کردن

کمی درموردش فکر کنید: هر چیزی هنری دارد و مطمئن باشید که خوب زندگی کردن هم از این قاعده مستثنی نیست. بین همه هنرها بهتر است که در این هنر استاد شوید چون بقیه هنرها را هم در بر می گیرد.
هنر خوب زندگی کردن یعنی زندگی خودتان را جلوه ای از آنچه هستید، آنچه به آن معتقدید، و امیدها و آرزوهایتان بسازید.البته ساختن یک اثر هنری از زندگیتان نیازمند تلاشی مداوم و خلاقانه است. و البته باید هم اینطور باشد.
تفاوت بین خوب زندگی کردن و فقط زندگی کردن را می توان با پختن یک غذا مقایسه کرد.
وقتی گرسنه هستید، می توانید چند ماده غذایی مختلف که در دسترستان است را بدون درنظر گرفتن ارزش غذایی، مزه یا ظاهر آن با هم قاطی کنید و غذایی درست کنید. این غذا فقط چیزی است برای پر کردن شکمتان و برآورده کردن آنی گرسنگیتان.
بااینکه می توانید یک غذای مغذی، خوشمزه و خوشایند درست کنید که نه تنها نیازهای دیداری و عملی شما را برآورده می کند، بلکه تجربه ای لذت بخش هم برایتان فراهم می آورد. البته غذای دوم نیاز به فکر، برنامه ریزی، تخیل و کار بیشتری دارد اما پاداشی که نصیبتان می کند بسیار بیشتر است.
درمورد زندگی هم همینطور است. می توانید بی تفاوت و بدون توجه به هیچ چیز خاصی زندگی کنید یا اینکه آنرا به تجربه ای خوشایند و زیبا تبدیل کنید.
چطور از زندگیتان یک اثر هنری بسازید:
1. هر لحظه را به حساب بیاورید و نهایت استفاده را از آن ببرید. وقتی صبح از خواب بیدار می شوید تصمیم بگیرید که پذیرای همه مشکلات و خوشی ها باشید. آگاه باشید که همه تجربیات شما به دانش، لذت و درک شما از زندگی بستگی دارد. هر فعالیتی معنا و هدفی با خود دارد و با تشخیص آن می توانید آمادگی خود برای رویارویی با آن را دوچندان کنید.
2. احساساتتان را ابراز کنید و زندگی بسازید که می خواهید. شما خاص هستید. فردیت خود را ابراز کنید و مشاهدات و بینش های خود را با دیگران در میان بگذارید. محیط اطراف خود را به انعکاسی از آن فردیت و خاص بودن تبدیل کنید. برای مثال، اگر کلکسیونر یا ورزش دوست هستید یا سرگرمی خاصی دارید، خانه تان را با اشیاء و یادگاری هایی دکور کنید که بیانگر آن بخش از شخصیت شما هستند. این کار سر بحث و گفتگو را باز می کند و چیزی درمورد شما را برای دیگران فاش می کند.
3. طرزفکری روشنفکرانه، پذیرا و قدرشناس داشته باشید. خود را برای هر آنچه که در زندگی پیش رویتان قرار می گیرد آماده کنید. وقتی اینکار را بکنید، احتمال پیش آمدن موقعیت های ناخوشایند کمتر می شود و دلیل آن هم چیزی نیست جز میل شما برای ایستادن ومواجه شدن با آن. وقتی رفتاری روشنفکرانه و پذیرا داشته باشید زندگی بسیار راحت تر و بدون دردسر می گذرد.
4. کسی باشید که هستید و دنبال چیزی بروید که میخواهید. با خودتان راحت باشید و از اینکه دنبال آنچه که می خواهید بروید نترسید. بسیاری از موقعیت ها (و همچنین موفقیت) به خاطر ترس از شکست و بی میلی برای ریسک کردن از دست می روند. زندی کوتاهتر از آن است که نخواهید هر از گاهی ریسک کنید. سعی کنید بیشتری استفاده را از توانایی های خود بکنید. بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد این است که یک درس ارزشمند از زندگی می گیرید.
5. شخصیتی محکم و متوازن با روابط دوستی، خانوادگی و اجتماعی خود داشته باشید. ما موجوداتی اجتماعی هستیم که برای آرامش، حمایت و رابطه به هم نیازمندیم. خیلی مهم است که برای همه روابطتان ارزش قائل باشید و در فعالیت هایی شرکت کنید که رضایت شما را از زندگی بالا می برند و جامعه، کشور و دنیا را به محیطی بهتر و زیباتر تبدیل می کنند.
می دانید که خوب زندگی می کنید وقتی...:
· صبح بیدار می شوید و بی صبرانه منتظر هیجانی هستید که در انتظار شماست.
· خوش بین، بشاش و دلگرم هستید.
· به دیگران علاقه دارید و می خواهید با آنها و جهان پیرامونتان ارتباط برقرار کنید.
· روی مسائل خوب زندگی متمرکز می شوید و روی نقاط منفی آن کار می کنید.
· هوشیار، پذیرا و پرمشغله هستید.
· موانع را به فرصت هایی بی نظیر تبدیل می کنید.
· از هر لحظه بیشترین استفاده را می برید.
ما می توانیم با ابراز احساساتمان، روشنفکر و پذیرای تجربیات جدید بودن، و نهایت استفاده را از هر لحظه بردن، از زندگیمان یک اثر هنری بسازیم. فقط کافی است برای این کار تصمیم بگیریم.
"استادان هنر زندگی تمایزی بین کار و تفریحشان، جسم و فکرشان، اطلاعات و سرگرمی هایشان، عشق و مذهبشان قائل نیستند. به سختی می توانند آنها را از هم تشخیص دهند، فقط دید ایدآل گرای خود را در هر کاری که می کنند دنبال می کنند و دیگران در بهت و حیرت می گذارند که مشغول تفریحند یا کار." --جیمز آلبرت میشتر