سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی با عشق

می خواهم بهتر زندگی کنم!

    نظر

می خواهم بهتر زندگی کنم!

انسان هایی هستند که از زندگی خود ناراضی می باشند. همیشه و در هر موقعیت که آنها را ببینید فقط ابراز نارضایتی می کنند. این رفتار آنها خسته کننده و کسالت آور است. اگر از آنها بپرسید: آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بهتر از این هم می توان زندگی کرد، به شما خواهند گفت: سعی کرده ام ولی نمی شود. آیا شما هم از این دسته انسان ها هستید. آیا شما هم فقط ناراضی هستید و آیا شما هم فکر می کنید امکان تغییر وجود ندارد؟ اگر از این دسته آدمها هستید بدانید که هم خود را زجر می دهید و هم همسرتان را در رنج مستمر قرار داده اید.

اگر دنبال زندگی بهتر هستید، از همین حالا شروع کنید . راهکارهای پیشنهادی ما را  بخوانید و عمل کنید.

1- مشکلات خود را ببینید، راه حل ها را یاد بگیرید و تلاش کنید موضوعاتی که موجب رنج شما می شوند شناسایی کنید. اگر به نظر فرزندانتان، پدر یا مادر خوبی نیستید، سعی نکنید برای آنها دلیل بیاورید و آنها را قانع کنید که اشتباه می کنند، بلکه یاد بگیرید چگونه می توان پدر خوبی بود.

2- هرگز فکر نکنید فقط درک شما درست است. ادراک شما فقط نتیجه آموخته ها و گذشته شماست. شایدغلط یاد گرفته باشید.

3- رفتارهایی را انجام دهید که به خاطرآنها به شما احترام بگذارند ؛ نه این که مجبور باشید به خاطر انجام آنها همواره عذرخواهی کنید.

4- یاد بگیرد چگونه باید زندگی را مدیریت کرد. مثلاً اگر علاقه دارید که همسرتان به شما احترام بگذارد، باید روشی را انتخاب کنید که منجر به این هدف شود.

5- اگر روشی را برای رسیدن به یک هدف، بارها و بارها تجربه کرده اید ولی به هدف نرسیده اید، حتما روش خود را تغییر دهید. مثلاً اگر برای این که به شما احترام بگذارند، آنها را تحقیر کرده اید، روش خود را تغییر دهید.

6- برای انتخاب روشهایی که شما را به هدف برساند حتماً از نظرات متخصصان استفاده کنید. هیچ انسانی وقت آن را ندارد که برای انتخاب یک روش زندگی، همه راهها را تجربه کند.

7- قدرت خود را برای چشم پوشی نسبت به مسایل افزایش دهید. بسیاری از مسائل اصلاً ارزش ندارند که وقت شما را بگیرند.

8- قدرت خود را برای گذشت نسبت به دوستانتان افزایش دهید. مسلماً دوستان شما آنقدر خوبی دارند که شما آنها را دوست خود می دانید. باید بعضی از رفتارهای آنها را نادیده گرفت.

9- اول خودتان ثابت کنید، بعد بخواهید که دیگران شما را باور کنند. دیگران استعدادهای شما را درک نمی کنند بلکه رفتارهای شما را می بینند.

10- اشتیاق و علاقه خود را به زندگی بهتر، نشان دهید. پرانرژی باشید.

11- با افرادی ارتباط برقرار کنید که موفقیت شما را می خواهند. آنها شما را به سوی موفقیت هل خواهند داد.

12- همیشه برای نفر اول بودن حرکت کنید، بهترین شوهر، بهترین زن، بهترین پدر، بهترین مادر، بهترین دوست.

مطمئن باشید پس از این، زندگی خیلی زیباتر خواهد شد.

منبع مطلب :سایت تبیان

منتظر نظرات تون هستم.متین


نکاتی چند درباره شناسایی ، علت یابی و راهیابی مسائل خانوادگی

    نظر

نکاتی چند درباره شناسایی ، علت یابی و راهیابی مسائل خانوادگی


نکته اول:

نخستین نکته این است که انجام دادن هر کاری به مهارت و دانش نیاز دارد . یعنی برای یک همسر توانا شدن،باید دانائی ها ، دانش ها و مهارت های لازم را کسب کرد . از این رو توصیه می شود با مطالعه کتاب های مربوط به تعلیم و تربیت ، روان شناسی خانواده و آئین همسرداری و با شرکت در جلسه های آموزش خانواده به دانش و مهارت خود بیفزائید .


نکته دوم:

خانواده یک نهاد اصلی و ویژه جامعه است و برقراری روابط انسانی سالم و درست میان اعضای خانواده مهمترین عامل سلامتآن است . سعی کنید با همدلی ، همفکری ، همکاری و هماهنگی،روابط سالمی را میان اعضای خانواده خود برقرار نمایید .


نکته سوم:

در ارزیابی روابط زناشویی ، هر یک از زوج ها باید بداند که همسر او نزدیکترین و محرم ترین فرد است ، لذا توصیه می شود به همسرتان به عنوان نیمه تن ، حامی و پشتیبان نگاه کنید و تلاش نمایید وی را خوشبخت کنید .


نکته چهارم :

زن و شوهر با یادگیری مهارت های ارتباطی و به کار بستن آنها می توانند روابط خود را بهبود بخشند ، متحول سازند و در فضایی سرشار از حُسن تفاهم و حُسن نظر به حل و فصل مسائل خود بپردازند . برخی از این مهارت ها عبارتند از : فعالانه به حرف های یکدیگر گوش کردن ، تشریک مساعی و مشورت کردن ، به عقاید یکدیگر احترام گذاشتن ، پذیرفتن یکدیگر و نظایر آن .


نکته پنجم :

تحکیم روابط زناشویی ، علاقه به داشتن یک ارتباط سالم ، ایجاد یک کانون گرم و صمیمی و نایل شدن به تفاهم ، مسئولیت همه اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر است . ازاین رو می توان گفت که حل مسائل زناشویی و خانوادگی مستلزم کوشش همه جانبه اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر است .


نکته ششم :

وقتی در زندگی ، اختلاف نظر و یا سوء تفاهمی بروز می کند ، به جای سرزنش کردن یکدیگر و تفسیر نادرست ، به شناسایی مسئله ، علت یابی و سرانجام راهیابی آن بپردازید . اگر چه باید اعتراف کرد که گاهی اوقات شناسایی مسئله واقعی، مشکل اصلی و یافتن علت ها و ریشه ها دشوار است . زیرا آنچه که روی پرده است متفاوت می باشد و شناخت ریشه های اصلی مسئله،کاری ماهرانه و پرپیچ و خم است که کمک و مشاوره افراد متخصص را طلب می کند .


نکته هفتم :

لازمهیایجادِ حفظ و استمرار روابط زناشویی سالم ، داشتن تعهد ، وفاداری ، اعتقاد ، انصافو صمیمیت ، پذیرش متقابل ، سعه صدر متقابل، تفاهم متقابل و اعتماد متقابل است . پس با رعایت این اصول نسبت به همسرتان احساس مسئولیت کنید و خانوادهرا بهفضایی سرشار از امنیت روانی و عاطفیتبدیل نمایید .


نکته هشتم:

مهمترین عامل پدید آمدن مسائل و مشکلات زناشویی ، سوء ارتباطات و سوء تفاهمات است . بنابراین زن و شوهر هریک به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدنآنهاپیشگیری کنند و در اولین فرصت ممکن به حل و فصل آنها بپردازند . زیرا سوءتفاهمات و سوءارتباطات به صورت یک فرایند مخرب و پیشرونده عمل می کنند . گاهی یک سوء تفاهم یا یک سوء ارتباط کوچک مانند یک گلوله برفی به تدریج به یک بهمن بزرگ تبدیل می شود و بنیاد زندگی را متلاشی می سازد . برای مثال ممکن است که کسی در ارتباط با سکوت همسرش بگوید : وقتی او سکوت می کند ، معنایش این است که مرا دوست ندارد . در حالی که ممکن استسکوتاو معانی گوناگون داشته باشد .


نکته نهم:

مورد تأیید واقع شدن ، مورد محبت و توجه قرار گرفتن،از نیازهای اساسی انسان است . سعی کنید در روابط زناشویی به نوعی و به طریقی رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه قرار دهید و تأیید کنید . همسر شما باید بفهمد که برای او ارزش قائل هستید . خاصه آن که تشویق، تأیید و بیان نکات مثبت باید به طور آشکار و یا در جمع باشد و تذکر نکات منفی و انتقاد باید به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد .


نکته دهم:

لازمه ایجاد و حفظ روابط سالم ، این است که طرفین برای خصوصیات ، علاقه مندی ها و نیازمندی های یکدیگر ارزش قائل شوند . از این رو سعی کنید در روابط کلامی ، غیر کلامی ، عاطفی و اقدام ها و تصمیم گیری ها به رفتار، افکار و به نیازها و خواسته های همسرتان توجه کنید . حساسیت نشان دهید و پاسخ مناسب بدهید ( بی تفاوت نباشید ) . بنابراین اگر زن یا شوهری گفت : همسر من به فکر من نیست ، من برای او ارزشی ندارم ، او سرش به کار خودش مشغول است و .... ، این امر زنگ خطر محسوب می شود .


نکته یازدهم:

یادتان باشد که مسئله یک طرفه و شیوه برخورد با مسئله ، طرف دیگر است . به جای انتخاب روش پرخاشگرانه ، خشونت آمیز و بدبینانه ، بهتر است روش مسالمت آمیز ، صمیمانه و خوش بینانه را انتخاب کرد . اگر رفتاری برای شما مبهم است ، ساده ترین راه این است که از همسرتان سوال کنید : هدف شما از انجام این کار چیست ؟ ، منظور شما از این حرف چیست ؟ ، چرا این طور رفتار می کنی ؟ ، چه طور شد که این طور عمل کردی ؟ و نظایر آن .


نکته دوازدهم:

گاهی بین زن و شوهر پیام هایی رد و بدل می شود که به درستی درک نمی گردد؛ زیرا برخی از پیام ها مبهم هستند و هرکس می تواندآنها را به گونه ای مثبت یا منفی تفسیر کند . یا این که اصولاً برخی از پیام ها دارای چندین مفهوم هستند . بنابراین گیرنده پیام بایداز فرستنده پیام به وضوح و صراحت سئوال کند که منظورش از پیام مورد نظر یا موضوع بحث شده چه بوده است ؟یا از او بخواهد که توضیح بیشتری دهد تا رفع اشکال و ابهام شود .


نکته سیزدهم:

در اکثر موارد زن و شوهر با زبان واحدی با یکدیگر سخن می گویند ، اما آنچه که یکی می گوید و آنچه که دیگری می شنود ، اغلب متفاوت است و در نتیجه مشکلات ارتباطی را به دنبال می آورد . لذا توصیه می شود هم زن و هم شوهر دیدگاه خود را در مورد مسئله یا مشکل مورد نظر به زبان ساده و صادقانه بیان کنند . در این باره باید یادآور شد که خشونت را نباید با خشونت پاسخ گفت ، بلکهدر برابرخشونتباید سکوت کرد و بعداً در موقعیت مناسب دیگری درباره مسئله مورد نظر به بحث و گفت وگو پرداخت .


نکته چهاردهم:

در اکثر مواقع ، زوج هایی که مشکلات ارتباطی دارند ، دچار مشکل شناختی ، طرز قضاوت کردن ( پیش داوری ) و دیدن اشکالات به جای نقاط مثبت می شوند . به بیان دیگر این گونه زوج ها کسانی هستند که وقتی با لیوانی که تا نیمه پُر از آب است روبرو می شوند ، اغلب به نیمه خالی توجه می کنند .


نکته پانزدهم :

سعی کنید با نگرش مثبت نسبت به یکدیگر و با مشورت کردن و هماهنگی ، امور زندگی خانوادگی ، تعلیم و تربیت فرزندان ، فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت و چگونگی صرف آن ، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن را تنظیم و برنامه ریزی کنید .


نکته شانزدهم :

در هر فرصتی که پیش می آید سعی کنید با همسر و اعضای خانواده تان ارتباط کلامی برقرار کنید و به گفت و گوهای خانوادگی بپردازید . شایان ذکر است که زنها از صحبت کردن با همسرشان استفاده می کنند . بنابراین توصیه می شود شوهران فعالانه به صحبت های همسران خود گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند . چنانکه شوهر یا زن در شرایط خاصی نتواند به صحبت های همسرش گوش کند ، باید این موضوع را صادقانه و صمیمانه مطرح و تقاضا کندوصحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصت دیگری موکولنماید. در هر حال از پیش آمدن این حالت جلوگیری کنید که همسرشما فکر کند و احساس نماید که شما مشغول کار و فعالیت خودتان هستید و به حرف های او گوش نمی کنید و توجه ندارید.


نکته هفدهم:

زن و شوهر باید هر چه بیشتر با یکدیگر ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هر چه زودتر شناسایی ، رفع و اصلاح کنند . نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً برای حل مشکلات زناشویی- خانوادگی اقدام کنند و پیش از آن که موضوع را بافرد دیگری در میان گذارند، به منزله دو انسان عاقل و بالغ مسئله را منصفانه بین خود حل و فصل کنند و اجازه ندهند دیگران در این امر مداخلهنمایند .


نکته هجدهم:

زن و شوهر باید مشخص کنند که از یکدیگر چه انتظاراتی دارند ؟ آنها باید گاه گاهی در یک فضای محرمانه ، محبت آمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر سئوال کنند : آیا از من راضی هستی ؟ آیا من توانسته ام انتظارات تو را پاسخگو باشم ؟ نسبت به من چه احساسی داری ؟ و نظایر آن . زن و شوهر نباید تصور کنند که این انتظارات و احساسات به قدری روشن و گویا هستند که نیازی به طرح و بیان آنها نیست. بنابراین شوهر نسبت به زن و زن نسبت به شوهر باید احساسات، عواطف و انتظارات خود را در میان گذارد و به طور آشکار ابراز کند و برای بهبود روابط خود تلاش نماید . زن و شوهر باید از یکدیگر سؤال کنند : چه باید کردتا روابطمان بهتر و بانشاط ترگردد ؟


نکته نوزدهم:

در رویارویی با مسائل و مشکلات زناشویی همواره باید انصاف داشت . به بیان دیگر خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دادن ، قبول مسئولیت خود و شناخت انتظارات متقابل ، قدم اول در حل و فصل اختلافات زناشویی است .


نکته بیستم:

راه حل عمده مسائل و مشکلات زناشویی ، اصلاح نگرش و شیوه برخورد و تصحیح انتظارات براساس توان و وسع یکدیگر است . لذا توصیه می شود زمان مشخصی را در روز یا در هفته برای گفت وگو درباره مسائل و مشکلات و روشن کردن انتظارات از یکدیگر و به اصطلاح درد دل کردن اختصاص دهید .


نکته بیست و یکم :

داشتن نگرش های آرمان گرایانه و شاعرانه نسبت به ازدواج و روابط زناشویی از سویی و ازدواج هایی که بر اساس هوی و هوس ، جاذبه های مالی یا زیبایی صورت می گیرد از دیگر سو ، زوج ها را بیشتر با سوء تفاهم ها ، تضادها و ... روبه رو می سازد و این گونه پیوندها به زودی به سستی می گراید . علت اصلی چنین مشکلاتی این است که طرفین از یکدیگر انتظارات غیر واقع بینانه دارند و این امر نیز به برداشت های نادرست از یکدیگر و سرانجام به ارتباطات نامطلوب ختم می شود .


نکته بیست و دوم:

براساس سوء ظن و گمان بد و حدس نادرست نمی توان زندگی کرد و ارتباط سالم برقرار نمود . اگر موضوع و یا مسئله ای ذهن زن و شوهر را به خود مشغول کرده است . باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کرد و درستی یا نادرستی اش را مورد بررسی قرار داد . برای مثال ، امروز خسته به نظر می رسی ، چرا؟ چه طور شد که این حرف را زدیویا این کار را کردی ؟ پسهمواره زن و شوهر باید یکدیگر را به صبر و بردباری و اخلاص و توکل توصیه کنند .


نکته بیست و سوم:

زن و شوهر هر دو موظف هستند زمینه های بروز سوء تفاهمات و سوءظن ها را از بین ببرند و حتی الامکان از انجام رفتارهایی که موجب بروزاین مسائل می شود ، خودداری کنند .

نکته بیست و چهارم :


گاه زن و شوهر از یک مسئله واحد دو برداشت کاملاً متفاوت دارند. اما آنهارا با یکدیگر مطرح نمی کنند و یا نمی خواهند که این برداشت های متفاوت را درک کنند و در نتیجه،بروز یک مسئله ساده ممکن است به یک بحران تبدیل شود . لذا زن و شوهر باید سعی کنند که برداشت های یکدیگر از مسئله را جویا شوند و بفهمند . برای شناخت ریشه اختلافات زناشویی باید با روان شناسی زن و یا روان شناسی مرد آشنا شد و دریافت که زن یا مرد به چه اموری بها می دهند و نظام ارزش های آنان چگونه است ؟ به طور معمول زن به وابسته بودن ، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت می دهد . در حالی که مرد می خواهد مستقل و خود مختار باشد و برای آزادی عمل ارزش قائل است . چاره کار این است که در این شرایط زن و شوهر از خود انعطاف نشان دهند و به آگاهی برسند .


نکته بیست و پنجم:

لازمه ایجادِ حفظ و استمرار روابط زناشویی سالم و بانشاط این است که فضای خانواده،سالم و آرامش بخش باشد و زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنه آمیز و دو پهلو پرهیز کنند .


نکته بیست و ششم:

به جای در نظر گرفتن خصوصیات منفی بهتر است ویژگی های مثبت یکدیگر را در نظر بگیریم و به آنها توجه کنیم . بنابراین از پوزخند زدن ، مسخره کردن ، متلک گفتن ، تحقیر کردن ، سرزنش کردن و به رخ کشیدن یکدیگر باید اجتناب کرد . این گونه رفتارهای نامطلوب موجب افزایش مقاومت های روانی در طرف مقابل می شود و ادامه زندگی زناشویی و ارتباط را دشوار و فاجعه آمیز می کند .


نکته بیست و هفتم:

اساس یک ارتباط سالم و بانشاط مثبت فکر کردن است . در زندگی شخصی ، خانوادگی و زناشویی همواره سعی کنید به مثبت ها ، موهبت ها و نعمت هایی که در اختیار دارید بیندیشید ، نه به آن اموری که در اختیار ندارید . برای مثال برخورداری از سلامت ، داشتن فرزند و داشتن روابطسالم ورضایت بخش از نعمت هایی است که در اختیار دارید و باید شاکر درگاه الهی باشید .


نکته بیست و هشتم:

گذشت و عفو عنصر اصلی استمرار و استحکام پیوند زناشویی از سوی هر یک از زوج هاست . لذا از خطاهای یکدیگر بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید . این نکته به ویژه در مورد شوهران توصیه شده است که با زنان خود با نیکی و مهربانی معاشرت کنید و از بی عدالتی و خشونت بپرهیزید .


نکته بیست و نهم:

زن و شوهر می توانند با یادآوری برخی ایام مانند روز تولد ، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیه هایی هر چند کوچک ( مثلاً یک شاخه گل) به طور نمادی یا سمبلیک ، عشق و علاقه و توجه خود را نسبت به یکدیگر بروز دهند .


نکته سی ام:

زن و شوهر موظفند خود را در برابر یکدیگر آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارند و از پریشانی و وضع نامرتب اجتناب کنند .


نکته سی و یکم:

از آن جا که نفس انسانی خوپذیر است لذا در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه و یا معاشرت های خانوادگی با زوج های دیگر دقت کنید . توصیه می شود زن و شوهر هر دو معیارهایی را با توافق یکدیگر مشخص کنند و بر اساسآنها به گزینش دوست و برقراری این گونه روابط اقدام نمایند .


نکته سی و دوم:

در روابط زناشویی سالم ، نه باید مردسالاری حاکم باشد و نه زن سالاری . به بیان دیگر اصولاً رابطه سلطه گرانه و سلطه پذیرانه چه از طرف زن و چه از طرف شوهر برای کانون گرم خانواده آفت بزرگی به شمار می آید .


نکته سی و سوم:

خطای یکدیگر را در حضور فرزندان یاافراد دیگر مانند دوستان،آشنایان و بستگان بازگو نکنید و همواره احترام یکدیگر رانگه دارید . همچنین سعی کنید اهمیت احترام به بزرگترها و پدر یا مادر را همواره به فرزندان خود یادآوری کنید .


نکته سی و چهارم:

مسئله اصلی این است که تفاوت های فردی وجود دارد و زوج ها نباید یکدیگر را با فرد دیگری مقایسه کنند . نکته حائز اهمیت این است که زوج ها باید حاضر شوند این تفاوت ها را درک کنند و اختلافات زناشویی را در یک فضای محرمانه و صمیمانه مطرح کنند و معتقد باشند که می شود و می توان به تفاهم رسید و یک ارتباط سالم برقرار کرد.


نکته سی و پنجم:

تشویق و ابراز تشکر از رفتارهای مطلوب همسر ، تأثیر بسزایی در تکرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تکرار آن رفتارها ا بیشتر می کند . او یاد می گیرد که پس همسر من این رفتار را دوست دارد و برای خوشایند او باید آن را تکرار کنم .


نکته سی و ششم:

سعی کنید مورد یا موارد سوء تفاهم یا مسائل مورد اختلاف را هر چه زودتر و هر چه صریح تر مطرح کنید و به حل و فصل آنها بپردازید . از پیش داوری ، تعمیم های نادرست و غیرمنطقی و شکل گیری افکار منفی پرهیز کنید . برای مثال اگر همسر شما یک بار بدقولی کرده است به او نگویید : تو همیشه بدقولی می کنی ! در حالی که ممکن است همسر شما این بار قولش را فراموش کرده باشد و یا علت خاصی داشته باشد .


نکته سی و هفتم:

گاه عملی نشدن قول ها و قرارها ، چه پیش از ازدواج و چه پس ازآن از طرف زن یا شوهر به دل شکستگی، سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی منجر می شود. بنابراین سعی کنید حتی الامکان به قول های داده شده عمل کنید و احساس مسئولیت خود را در قول و عمل نشان دهید .


نکته سی و هشتم:

از نسبت دادن القاب و زدن برچسب های ناگوار و نامطلوب به یکدیگر مانند : بدقول ، بی احساس ، نامهربان ، بی عاطفه ، لجباز ، بی انصاف ، زورگو ، خودخواه و نظایر آن پرهیز کنید .


نکته سی و نهم:

لازمه ایجاد ، تداوم و حفظ روابط زناشویی سالم ، انعطاف پذیری در رویارویی با تقاضاها و درخواست های همسرتان می باشد . آشفتگی روابط زن و شوهر به افسردگی و اضطراب در یکی از آنها و یا هر دوی آنها منجر می شود و در نتیجه بر شدت مشکلات موجود می افزاید . گاهی اوقات افسردگی و عصبانیت زن یا شوهر به علت اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درون ریز به ویژه غده تیروئید است . بنابراین توصیه می شود در اولین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید.


نکته چهلم :

سخن آخر این که برای ایجاد ، حفظ و استمرار یک رابطه زناشویی سالم ، موفق و باطراوت باید هر یک از زوج ها ( چه زن و چه شوهر ) تلاش کند ، بیندیشد ، وقت بگذارد ، احساس مسئولیت کند و موانع برقراری ارتباط سالم را از میان بردارد و در مقابل به عوامل کمک کننده برقراری ارتباطسالم توجه نماید و عمل کند .

 

منبع مطلب :سایت تبیان

منتظر نظرات تون هستم.متین


24 نشانه خانواده خوشبخت

    نظر

24 نشانه خانواده خوشبخت

وَ مِن ءَاَیتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِّن أَنفُسِکُم أَزوَجَاَ لّـِتـَسکُنُوا إِلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةَ وَ رَحمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَأَیتٍِِِِ لِّقَومٍ َیتَفَکَّرُونَ

و از نشانه های او ( خدا ) این که از [ نوع ] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید ، و میانتان دوستی و رحمت نهاد . آری ، در این ( نعمت ) برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی است.

( سوره روم آیه 21 )

طبیعی ترین شکل خانواده ، این است که هیچ عاملی جز مرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد و میان زن و شوهر جدایی بیفکند . کوشش مصلحان جامعه – مخصوصاً پیامبران خدا – این بوده است که نظام خانواده ، یک نظام مستحکم و پایدار باشد و هیچ عاملی نتواند این کانون سعادت را متلاشی گرداند . به هر حال خانواده ی خوشبخت نشانه هایی دارد که ما دراینجا به چند نمونه ی آن اشاره می کنیم . امید است که خانواده ی شما نیز برخوردار از این نشانه ها باشد.

1 – در بین اعضای خانواده جمله " به من چه یا به تو چه " رد و بدل نمی شود، چرا که اعضا به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسئولیت می کنند.

2 – افراد به یکدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوء استفاده نمی کنند و اعتماد را یکی از پایدارترین ویژگی ازدواج موفق و خانواده موفق می دانند.

3 – تا جایی که امکان دارد با هم هستند و در مهمانی ها یا کارهای مربوط به خانواده تنها نمی روند. همدلی، همکاری، همفکری، هماهنگی را بقای خانواده خوشبخت می دانند.

4 – با هم اتحاد دارند و در مسائل مختلف ، با گفتگو و مشورت به تفاهم می رسند و سعی می کنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون این که کسی بفهمد حل کنند.

5 – به سلیقه ها و عقاید یکدیگر آگاه بوده و به آن احترام گذاشته و عمل می کنند.

6 – نسبت به هم شرم مسموم ندارند یعنی خواسته های طبیعی خودشان را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می کنند.

7 – به حریم یکدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند.

8 – نگران سلامت روحی و جسمی یکدیگر بوده و از هم مراقبت می کنند . اگر چنانچه مشکلی به وجود آید ، سعی وافر در حل مشکل را دارند.

9 – در بیشتر اوقات لحظات خوشی را که با یکدیگر بوده اند مرور می کنند؛  دنبال خاطرات تلخ نیستند، دوست دارند همیشه در خوشی، شادی و نشاط زندگی کنند.

10 – برای  فامیل ها و همسایه های خود اهمیت قائل اند و پذیرای فامیل یکدیگر هستند.

11 – از امور مالی یکدیگر خبر دارند و چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنند . صرفه جویی و پس انداز کردن جزء برنامه های اقتصادی خانواده های خوشبخت است.

12 – برای رشد یکدیگر تلاش کرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم می کنند.

13 – افراد به هم افقی نگاه می کنند نه عمودی . یعنی هیچ کس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند. دیکتاتوری ، زور و قدرت طلبی حاکم نیست.

14 – همه اعضا احساس برنده بودن، موفق بودن، امید داشتن می کنند و خودشان را در زندگی برنده می دانند.

15 – در کنار هم احساس امنیت و آرامش می کنند نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری.

16 – علاقه، عشق، محبت، صفا و  یکدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یکدیگر ابراز می کنند.

17 – از یکدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند.

18 – اگر مشکلی پیش بیاید به راه حل فکر می کنند و به دنبال مقصر و گناهکار نمی گردند. دست به علت یابی و ریشه یابی آن مشکل می زنند و راه حل منطقی ارائه می دهند.

19 هریک از طرفین پیوسته به فکر خوشحال نمودن و راضی نگه داشتن یکدیگر هستند .

20 – زن و شوهر به خاطر همدیگر زندگی می کنند : اول خود بعد دیگران. زندگی آنها به خاطر بچه ها یا ترس از طلاق و حرف مردم نیست.

21 – زن و مرد می توانند هر روز به دنیای اختصاصی یکدیگر نزدیکتر شوند، کار به مسائل خصوصی و زندگی دیگران ندارند.

22 – با درخواست های یکدیگر برخوردهای مثبت و منطقی دارند.

23 – زن و مرد در کنار یکدیگر هستند نه رو در رو و رقیب یکدیگر، بلکه رفیق هم هستند و واکنش منفی از خود نشان نمی دهند.

24 – خانواده های خوشبخت تلاش دارند که بچه های خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند.

منبع مطلب :سایت تبیان

منتظر نظرات تون هستم.متین


آیا می خواهید زندگی آرام و دلپذیری داشته باشید؟

    نظر

آیا می خواهید زندگی آرام و دلپذیری داشته باشید؟

1.  زندگی و هر مسئله کوچکی را آنقدر جدی تلقی نکنید، هر چند وقت یک بار زندگی را شوخی بگیرید و با  سرزندگی و  سبکبالی با رخدادها برخورد کنید و بینید که روز شما چقدر زیبا و شادی آفرین خواهد بود .

2.     از رنج نهراسید ، شادی را جایگزین غم کنید. برای زندگی خود هدف و مقصودی تعیین نمایید . شما به دنیا نیامده اید تا فضایی را اشغال کنید .

3.     دامنه توقعات و انتظارات خود را کوتاه و کوتاه تر کنید تا زندگی آرام و دلپذیری داشته باشید.

4.     در تمام مراحل زندگی مسئولیت کامل اعمالتان را برعهده بگیرید . ازاین که دیگران را مقصر بدانید و بهانه آورید دست بردارید.

5.     نگران نباشید که مردم درباره شما چه فکر می کنند. در واقع آنها اصلاً راجع به شما فکر نمی کنند.

6.     هنگامی آرامش و اعتماد به نفس را تجربه خواهید کرد که بدانید کار درست را انجام می دهید، صرف نظر از این که به چه قیمتی تمام می شود.

7.     مردم گفته های شما را فراموش می کنند . آنها فقط به آنچه انجام می دهید توجه دارند.

8.     آرامش فکری را بالاترین هدف زندگی خود قرار دهید و بر اساس آن برای زندگی خود برنامه ریزی کنید.

9.     از همین امروز تصمیم بگیرید که یا از موقعیت هایی که باعث ناراحتی و ایجاد استرس در شما می شود دوری کنید و یا آنها را حل  و فصل نمایید.

10. زندگی شما بازتاب افکارتان است. اگر افکارتان را تغییر دهید، زندگی تان متحول می شود.

11. تمام کسانی را که تاکنون به هر صورت به شما آسیب رسانده یا شما را آزار داده اند ، ببخشایید و به این ترتیب خودتان را آزاد و رها کنید.

12. کنترل کامل پیام هایی را که به ذهن خودآگاه  خود راه می دهید در دست بگیرید.

20. هرگاه دلب

13. وقایع ، تعیین کننده احساسات شما نیست ؛ بلکه واکنش شما نسبت به وقایع است که احساسات شما را شکل می دهد.

14. هر چه با دیگران روابط بهتری داشته باشید، نسبت به خودتان هم احساس بهتری خواهید کرد.

15. هرچه خودتان را بیشتر دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید دیگران را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و به آنها احترام خواهید گذاشت و آنها نیز بیشتر شما را دوست خواهند داشت و به شما احترام خواهند گذاشت.

16. بهترین عبارات برای حل یک اختلاف این است: " شاید من اشتباه می کنم". اغلب هم همین طور است ، این را باور کنید.

17. عادت قدر شناسی را در خود تقویت کنید. در زندگی شکرگزار و قدردان همه چیزهای خوبی که دارید باشید.

18. عمر کوتاه تر از آن است که حتی لحظه ای از آن را برای انجام کاری که دوست ندارید یا برایتان اهمیت ندارد تلف کنید.

19. حداقل همان قدر که برای کارتان تلاش می کنید برای رشد شخصیت تان نیز تلاش کنید.

ستگی جدیدی پیدا کنید ، بر نیروی زندگی خود افزوده اید.


شوهرمن ، دوست من است(با آب طلا نه با بهتر از اون باید نوشت)

    نظر

شوهرمن ، دوست من است

شوهر شما هم حق حیات دارد (1)



شوهرتان راهمان‌گونه که هست بپذیرید.

این درست است که بسیاری از ما سعی در عوض کردن مردی که با او ازدواج کرده‌ایم داریم، ما سال‌های زیاد و ارزشمند و غیرقابل بازگشت از زندگی شیرین زناشویی خود را به خاطر این کار تلف می‌کنیم تا به او تلقین کنیم که چه باید بکند و چگونه باید باشد. بعد از چند سال اکثر قریب به اتفاق ما مشاهده می‌کنیم که هنوز در جای اول خود هستیم و در این کار هیچ موفق نبوده‌ایم. این روش هیچ‌گاه مفید و موثر نخواهد بود. شوهر بیچاره به درون غار تنهایی خود می‌خزد تا خودش را در برابر این یورش حفظ کند، در حالی که با خودش عهد و پیمان می‌بندد که ارتباطش را با یک چنین زن بی‌رحمی که زمانی عروس، همسر و همه چیز او بود، قطع کند.

یک مرد نیاز دارد همان‌گونه که هست پذیرفته شود، دقیقاً همان‌طوری که هست. این نوع پذیرش کامل و همه جانبه، وی را متقاعد می‌کند که شما به راستی او را دوست دارید، نیاز او به پذیرش کامل، خیلی عجیب نیست، من نیز همین احساس را دارم. آیا شما یا هر کس دیگری این احساس را ندارید؟ آیا شما دوست صمیمی ندارید که به درد دل‌های شما گوش بدهد و شما را آن‌گونه که هستید بپذیرد، مهم نیست که چه حرفی باشد. وقتی با دوستتان درد دل می‌کنید، بعد از مدت زیادی صحبت، در درون احساس سبکی می‌کنید و می‌توانید بدون هیچ واهمه‌ای از احساس نپذیرفتن و یا شنیدن انتقاد و نصیحتی، تمام حرف‌هایتان را با او بزنید. دوستتان هرگز شما را تحقیر نکرده و مسخره نمی‌‌کند. شما صد در صد احساس آزادی می‌کنید، زیرا می‌توانید خودتان باشید بدون اینکه نقش بازی کنید. او فقط به حرف‌های شما گوش می‌دهد. او شما را همان‌گونه که هستید، دوست دارد و برایتان در گوشه‌ای از قلبش جایگاه با ارزشی را در نظر گرفته است. شما او را دوست دارید، چون او هم شما را دوست دارد.

این حداقل کاری است که می‌توانید برای شوهرتان انجام دهید. آیا قادر نیستید وی را به‌عنوان یک دوست بپذیرید، همان‌گونه که این کار را درباره یکی از دوستانتان می‌کنید؟ شوهر شما هم نیاز دارد که با این پذیرش از طرف شما، عقده‌های دلش را خالی کند. اگر پاسخ مثبت است، او برای نزدیک شدن به شما به وقت بیشتری نیاز دارد. موانعی که میان شما دو نفر وجود دارد، با پذیرش قلبی یکدیگر به سرعت برطرف خواهد شد.

اگر می‌خواهید بدانید که در قلب همسرتان چه جایگاهی دارید، ببینید او در قلب شما چه جایگاهی دارد.

بالاترین مرحله ارتباط دو انسان به‌ویژه یک زن و شوهرش ، دوستی و رفاقت است و خوشا به حال زن و شوهری که بهترین دوست زندگی خود را هر روز در خانه‌اش می‌بیند. یک مرد ترجیح می‌‌دهد که نیش مرگبار یک مار را تحمل کند ولی زخم زبان و تکرار سرزنش‌های زنش را نشنود. اگر شما از نظر عاطفی نیاز به نیش زدن دارید، خیلی بهتر است که به یکی از دوستان خود که مورد اعتماد شماست، تلفن کرده و تخلیه بارهای منفی ذهن خود را تقدیم او سازید. نه اینکه سر به سر شوهر خسته خود بگذارید. زخم ‌زبان و خرده‌گیری سبب ایجاد ابرهای تیره در زندگی و تزلزل در بنیان‌های ازدواج بوده و به تغییر رفتار و شخصیت شوهر کمک نمی‌کند.

شوهر شما دقیقاً همان کسی است که روزی دوستش داشتید و او را همان‌گونه که بود برای همسری خود انتخاب کردید. پس اکنون بهتر است او را به همان شکل که هست، بپذیرید و از جنگ قدرت در تغییر شخصیت همسر خود دست بردارید. این اصل، از زمانی که زندگی آغاز شده وجود داشته است. خداوند، ما را همان‌طور که هستیم آفریده و به‌عنوان بندگان خویش پذیرفته، هر چند که شایسته آن پذیرش نباشیم، اما او باز هم ما را دوست دارد. پس ما می‌توانیم با یاری خداوند دیگران را هم در قلب خود بپذیریم و دوست بداریم. به‌ویژه شوهرمان را که شریک اصلی ما در زندگی می‌باشد.

اول، اگر شما عشق به شوهرتان را از دست داده‌اید، چرا از خدا نمی‌خواهید که آن را به شما برگرداند؟

مطلب دوم، اگر صادقانه از او بخواهید قادر خواهید بود که یک زندگی همراه با نور و گرمای محبت در قلب خود ایجاد نمایید. حق انتخاب و تصمیم‌گیری با شماست، شما می‌توانید انتخاب کنید که یا با خشم و آزردگی یا بی‌تفاوتی یک عمر در زیر یک سقف با او زندگی کنید و یا اینکه شوهرتان را بدان گونه که هست، پذیرا شوید و در کنارش با آرامش زندگی کنید.

اگر شما راه حل دوم را انتخاب می‌کنید، چگونه می‌خواهید این کار را شروع کنید؟ به سادگی تصمیم بگیرید که او را همان‌گونه که هست قبول کنید. صادقانه تصمیم بگیرید که سعی در تغییر دادن او نداشته باشید. این بزرگ‌ترین نشانه عشق است.

بردباری و تحمل به معنای پذیرش نیست. تحمل شما فقط شوهرتان را وادار می‌کند که احساس نقص و ناشایستگی بکند و به این یقین برسد که مورد قبول همسرش قرار نگرفته و در نتیجه قادر نخواهد بود که شما را کاملاً دوست بدارد.

شوهر شما در مواقعی که دچار شکست آشکار می‌شود، بیش از هر زمان دیگر به پذیرش و حمایت روحی شما نیاز دارد. اگر افسرده است، او را افسرده‌تر نکنید. هرگز او را با افراد دیگری مقایسه نکنید و به خاطر داشته باشید که اگر احساس کند از او خرده می‌گیرید یا قصد تغییر دادنش را دارید هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد

زندگی کوتاه‌تر از آن است که به نقاط ضعف او بپردازید، بلکه باید متوجه نقاط قوت او شد.

همسر شما نیاز دارد که احساس کند از اهمیت برخوردار است، دوستش می‌دارند و وی را می‌پذیرند. اگر شما ویژگی‌های فردی او را نپذیرید، پس چه کسی باید پذیرای آنها شود؟ یک زن کامل، به علاقه‌های خاص شوهرش توجه می‌کند، خواه این علاقه‌ها به غذای خاص جسمی یا به عواطف روحی یا روابط جنسی باشد. یک زن کامل، خانه را تبدیل به پناهگاه شوهرش می‌کند، مکانی که می‌تواند آن را اداره کند. او به شوهرش امکان می‌‌دهد که از «پذیرشی» بی‌قید و شرط و گران‌قدر برخوردار شود.

منبع : راز موفقیت زنان در خانواده

تدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانواده