سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی با عشق

با شوهرت ، عاشقانه باش!

با شوهرت ، عاشقانه باش!

همسران

خانم های محترم تبیانی : به این مقاله و مقالاتی این چنین که به منظور بهبود روابط  شما دوستان تبیان تهیه می شود ، تنهابه عنوان یک مطلب ساده نگاه نکنید بلکه دستور العمل زندگی خود قرار دهید و بعد از مدت کوتاهی نتیجه اش را در زندگی خود ببینید . بخش خانواده برای شما آرزوی بهترین زندگی و عمیق ترین روابط زناشویی را دارد و با توجه به مشغله ی بیشتر آقایان و همچنین توانایی خانم ها در مهرورزی و گذشت اولین قدم را شما بردارید و با نظراتتان باما همراه باشید .

 

***

 

هر کسی به شخصیت خویش علاقه‌مند است. خودش را دوست دارد. دلش می‌خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند. هر کس شخصیت او را محترم بشمارد ، محبوبش واقع می‌شود. از توهین کنندگان متنفر است.

بزرگداشت همسرشما را کوچک نمی‌کند ، لیکن به او نیرو و توانایی می‌بخشد و برای کوشش و فعالیت آماده‌اش می‌گرداند.

خانم محترم !

حب ذات و علاقه به احترام یک امر غریزی است ، لیکن همه کس حاضر نیست احساس درونی شوهر شما را اشباع کند و به وی احترام بگذارد. در خارج منزل باافراد گوناگون و بی‌ادب برخورد می‌کند و بسا اوقات مورد توهین قرار می‌گیرد. و به شخصیتش لطمه وارد می‌شود. از شما که یار و غمخوارش هستید انتظار دارد اقلا در خانه احترامش کنید .بزرگداشت او شما را کوچک نمی‌کند ، لیکن به او نیرو و توانایی می‌بخشد و برای کوشش و فعالیت آماده‌اش می‌گرداند.

 

خانم گرامی!

 به شوهرت سلام کن. همیشه با لفظ شایسته ، او را مخاطب قرار بده. موقع سخن کلامش را قطع نکن. به او احترام کن. با ادب حرف بزن. بر سرش داد نزن.

اگر با هم به مجلسی می‌روید او را مقدم بدار. او را با اسم صدا نزن. در حضور دیگران از او تجلیل و تعریف کن. به فرزندانت سفارش کن به پدرشان احترام بگذارند. اگر بی‌ادبی کردند توبیخشان کن. در حضور مهمان‌ها نیز احترامش بگذار و به اندازه آن ها بلکه زیادتر از او پذیرایی کن. مبادا در مجلس مهمانی وجود شوهرت را نادیده بگیری و تمام توجهت به مهمان‌ها معطوف باشد.

وقتی درب منزل را می‌زند سعی کن خودت درب را باز نموده با لب خندان و چهره‌ی باز به استقبالش بروی. آیا میدانی همین عمل کوچک چه اثر نیکویی در روح شوهرت خواهد گذاشت!!

بزرگداشت او شما را کوچک نمی‌کند ، لیکن به او نیرو و توانایی می‌بخشد و برای کوشش و فعالیت آماده‌اش می‌گرداند.

شاید در خارج منزل با ده‌ها مشکل مواجه بوده و با روح پژمرده وارد منزل شود. استقبال کردن شما با لب خندان روح تازه‌ای در کالبد خسته او دمیده و دلش را آرامش می‌دهد.

در حضور مهمان‌ها نیز احترامش بگذار و به اندازه آن ها بلکه زیادتر از او پذیرایی کن.

ممکن است خانم‌ها از این سخن تعجب نموده بگویند: چه پیشنهاد عجیبی! زن به استقبال شوهر برود و خوش آمد بگوید! شخص بیگانه و غریبی که نیست تا احتیاج به استقبال و خوش آمد داشته باشد!

البته این طرز تفکر از تربیت غلط  ماست، کی گفته که برای دوستان و خویشان لازم نیست ادب و احترام را رعایت کنیم. مهمانی که به منزل شما وارد می‌شود از او استقبال می‌کنید ، خوش آمد می‌گوئید ، احترام می‌کنید ، پذیرائی می‌نمائید و این عمل را یک رفتار عقلائی و یکی از آداب و رسوم زندگی می‌شمارید.

از شما انصاف می‌خواهم ، مردی که از صبح تا شب برای تامین زندگی و رفاه و آسایش شما تلاش می‌کند و در این راه با صدها مشکل روبرو شده، آنگاه حاصل دسترنج خویش را در طبق اخلاص نهاده ، درب خانه را می‌کوبد که در اختیار شما بگذارد ، آیا ارزش آن را ندارد که برای خوشنودی و احترام او تا درب خانه قدم رنجه فرمایید و با لب خندان یک خوش آمد گفته دلش را شاد گردانید؟

نگویید: چون با هم مانوس هستیم انتظار احترام ندارد ، بلکه از شما بیشتر از دیگران انتظار احترام دارد. اگر احترام نکردید و سکوت کرد دلیل آن نیست که توقع ندارد ، بلکه برای رعایت شما از خواسته درونی خویش صرف نظر نموده است.

 

خانم محترم!

 اگر به شوهرت احترام نمودی او هم در مقابل به شما احترام خواهد گذاشت. رشته محبت در میان تان استوارتر و پیمان زناشویی بادوام‌تر خواهد شد. به خانه و زندگی و کسب و کار دلگرم می‌شود و نتیجه‌اش عائد شما می‌گردد.

 

منبع: برگرفته از کتاب " آیین همسرداری "- نویسنده: آیت‌الله ابراهیم امینی

 


سرمایه از خدا ، نگهبانی باتو !

سرمایه از خدا ، نگهبانی باتو !

14 کلید طلایى براى گشودن در خانه عشق‏(1)

نمى‏دانم شما که  مشغول خواندن این مطلب هستید، ازدواج کرده‏اید یا نه؛ اما از قدیم و ندیم گفته‏اند که این شترى است که در خانه همه مى‏خوابد (کارى به موارد استثنا نداریم). به هر حال، اگر ازدواج کرده‏اید که تا کنون فهمیده‏اید و اگر ازدواج نکرده‏اید، در آینده خواهید فهمید که زندگى مشترک، آن هم از نوع زناشویى و در «زیر یک سقف»، داراى فراز و نشیب‏هایى است که براى عبور صحیح و خوشایند از آنها، دانستن نکات مهمى، لازم و ضرورى است.

 

1. در عشق ورزیدن، آرامش دادن و ابراز محبت، پیش قدم باشید.

پیامبر اکرم صلى‏الله‏ علیه‏ وآله مى‏فرمایند: «شایسته‏ترین کس براى منت گذارى، کسى است که در دوستى و محبت نسبت به طرف، خود پیشى گیرد».1

محبتى که در دل احتکار و زندانى شود، مفید نیست. تمام شئون زندگى، باید جلوه‏گاه محبت انسان باشد.

 از جلوه‏هاى بروز محبت، مى‏توان ادب در کلام و رفتار، توجه و محبت، لبخند و حسن خلق، به استقبال همسر رفتن و گشاده‏رویى به هنگام دیدار با او را نام برد.

خداوند در قرآن کریم به محبتى که بین زن و شوهر ایجاد مى‏گردد، اشاره فرموده و آن را آیتى از آیات خود دانسته است.

خداوند، سرمایه مهر و محبت را در آغاز زندگى مشترک، بین زن و مرد قرار مى‏دهد و محافظت و نگهبانى از آن را بر عهده خود آنها نهاده است و این انسان است که باید از این سرمایه، به نحو احسن استفاده کند. یکى از راه‏هاى نگه‏دارى و تقویت این محبت، بروز آن است.

هرگز از ابراز محبت، هراسى، به دل راه ندهید و گمان نکنید، با این کار از شخصیت شما کم مى‏شود و ضعف شما محسوب مى‏گردد. پیامبر اکرم در جایى دیگر مى‏فرماید: «ابراز محبت، نیمى از عقل است» و حضرت امام رضا علیه اسلام نیز زنانى را که به شوهرانشان اظهار محبت و عشق مى‏کنند، براى شوهران خود، بهترین غنیمت دانسته است.

 

2. هر مردى مى‏خواهد براى همسرش یک قهرمان باشد.

این احساس، زمانى در مرد ایجاد مى‏گردد که زن از او قدردانى و تشکر کند. شما بانوان سعى کنید قدرشناسى خود را در مقابل محبت‏هاى همسرتان، آشکارا ابراز کنید و بدانید که اگر مردها بدانند آنچه در زندگى و براى همسرشان انجام مى‏دهند، مهم و با ارزش است، بر تلاش و محبت خود نسبت به همسر مى‏افزایند. هرگز براى تشکر و قدردانى از همسرتان، منتظر کار مهم، بزرگ و خاصى از جانب او نباشید، کارهاى کوچک و به ظاهر عادى و بى‏اهمیت او هم مى‏تواند راهى باشد تا شما به او بفهمانید که قدرش را مى‏دانید و تلاش او را براى خوشحال کردن شما، ارج مى‏نهید. بزرگ‏ترین دارایى زندگى، سپاسگزارى است و بدترین و سخت‏ترین چیز، ناسپاسى است. زنان دوست دارند که دوستشان بدارند؛ ولى مردان نیاز دارند که مورد تحسین قرار بگیرند. با تشویق، تحسین و قدردانى از شوهرتان، او را سرحال و زنده نگه دارید هر کس که روحیه دیگران را تقویت کرده، بالا ببرد، روحیه خودش بالا مى‏رود.

 

3. یاد بگیرید خوب گوش کنید.

وقتى کاملاً و با دقت به حرف‏هاى کسى گوش دهید، گویى مى‏گویید الان تو مهم‏ترین چیز در دنیاى من هستى. درک نادرست، اشتباهات و مخالفت‏ها در روابط بین انسان‏ها، همه ناشى از ناتوانى در گوش سپردن به حرف‏هاى اطرافیان است و بیشترین عصبانیت‏ها، فریادى است براى جلب توجه. بنابراین، با به کار بردن یک تکنیک ساده در گوش کردن، مى‏توان این فریاد را خاموش کرد و رفتارى صمیمانه بین طرفین ایجاد کرد. وقتى همسرت با تو در حال صحبت کردن درباره مسئله‏اى است و یا با تو در رابطه با یکى از مشکلاتش دردل مى‏کند، مشغول هر کارى هستى، از آن دست بکش. این، بدین معناست که کارم مى‏تواند صبر کند و تو برایم مهم‏ترى و به او نگاه کن.

 

4. از غیر همسرت چشم بپوش.

این مطلب باید هم از سوى مرد و هم زن رعایت گردد. هم مرد باید چشم بر زنان دیگر ببندد و هم زن باید نگاهش به مرد دیگرى نباشد. این، درباره محارم نیز صدق مى‏کند؛ بدین معنا که مرد نباید زن خود را با زنان دیگر، مانند خواهر و یا مادر خود، مقایسه کند.

حضرت على علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر کس چشم خویش را آزاد بگذارد، همیشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتار خواهد شد». 2

پیامبراکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله نیز مى‏فرماید: «هر زن شوهردارى که چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند، مورد غضب شدید پروردگار واقع خواهد شد».2

 

5. بهترین همسر باش‏

ازدواج خوب این نیست که بهترین نفر را انتخاب کرده باشید؛ بلکه این است که خود بهترین همسر باشید. براى این که بهترین باشید، ابتدا باید خود را بشناسید و از توانایى‏ها و نیز خواسته‏ها و وظایف خود آگاه باشید و نیز براى خود احترام قائل باشید. این موضوع، باعث مى‏شود که داراى یک شخصیت ممتاز و دوست داشتنى شده، همسرى دلخواه باشید. انسانى که خود را دوست نداشته باشد، نمى‏تواند دیگران را دوست داشته، به آنها عشق بورزد و نیز اگر خودتان را دوست نداشته باشید، همسرتان نیز شما را کاملاً دوست نخواهد داشت. اگر مى‏توانید خود را تغییر دهید، حتماً این کار را انجام دهید واگر نمى‏توانید، خود را به عنوان مخلوقى از مخلوقات خداوند، بپذیرید. این پذیرش خودتان، به شما کمک مى‏کند تا تصویر ذهنى خوبى از خودتان داشته، از اعتماد به نفس برخوردار شوید و در نتیجه، مهرتان را نثار همسرتان کنید و بهترین همراه براى او باشید.

 

6. محبتت را ابراز کن‏

الکساندر دوما مى‏گوید: «قلب زن، پارچه‏اى است که زود پاره مى‏شود و زود هم رفو مى‏شود». نشاط و سرزندگى زن، به محبت مرد وابسته است. زن، عشق و احساساتش را با کلمات بیان مى‏کند و نیاز دارد که با شنیدن کلمات، عشق و احساسات را از دیگران دریافت کند. زن، به نرمش و کلمات محبت‏آمیز، نیاز دارد؛ ولى مردان با رفتار و عمل، عشق و احساسات خود را بیان مى‏کنند. نیاز عاطفى زن، این است که جمله دوستت دارم را چندین و چند بار از زبان همسرش بشنود و از این طریق، به آرامش روحى و اعتماد به نفس دست یابد. یکى از خصوصیات مردان، این است که کمتر احساسات و عواطف خود را بروز مى‏دهند و بنابراین، در ابراز محبت خود به همسرشان، کمى با مشکل مواجه مى‏شوند؛ ولى اگر مردان به تفاوت‏هاى موجود بین زن و مرد توجه داشته باشند و بدانند که با کمى ابراز محبت، به گرماى زندگى خود مى‏افزایند، با کمى تلاش، احساسات خود را بروز خواهند داد. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «زن از مرد آفریده شده و تمام توجهش به مرد است؛ پس همسرانتان را دوست بدارید»3 و در جاى دیگر مى‏فرماید: «یکى از اخلاق پیامبران، این است که نسبت به همسران خود محبت دارند».4 همچنین پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: «این که مرد به زن بگوید دوستت دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمى‏رود».5

 

7. کارهایى که ممکن است از سوى مرد انجام شود و باعث افسردگى زن گردد، عبارتند از:

- با او حرف نزند.

- به صحبت‏هایش گوش ندهد و نیازهایش را نادیده بگیرد.

- در مقابل او شورش کند؛ بدین معنى که در برابر خواسته‏هاى زن، لج‏بازى به خرج دهد.

- هرگز به او آسایش و آرامش خیال ندهد.

- به زن‏هاى دیگر توجه کند.

- از او فاصله بگیرد.

- از او انتقاد بى‏جا کند و در امور غیر مهم و ناچیز، از او انتقاد کند.

- مبهم و دوپهلو با او صحبت کند.

در مقاله ی بعد هفت کلید دیگر برای  گشودن خانه ی عشق به شما معرفی می شود.

پى‏نوشت:

1. رى شهرى، میزان الحکمه، ج 12، ص 938.

2. مجلسى، بحارالانوار، ج 104، ص 39.

3. همان، ج 103، ص 103

4. همان، ص 236.

5. کلینى، کافى، ج 5، ص 569.

منبع :ماهنام پرسمان - باتغییروتلخیص


تا آخرین نفس ،حمایتت می کنم

تا آخرین نفس ،حمایتت می کنم

مبانی تحکیم خانواده در نگرش و سنت حضرت زهراسلام الله(2)

علی وفاطمه

در مقاله ی قبل با عنوان همسری برترین بانو چهار نمونه از رفتارهای حضرت زهرا که می تواند سرمشق مناسبی برای همسران تبیانی باشد را بیان کردیم و در این مقاله چهار رفتار دیگر را بررسی می کنیم.

 

1- تواضع در برابر همسر

« معاشرت معروف » در روابط میان زن و مرد ، یکی دیگر از پایه‌های تحکیم و دوام خانواده به حساب می‌آید. در حسن معاشرت زن با شوهر، عامل تواضع ، عنصری چشمگیر و اساسی است. زن از عطوفت شوهرش لذت بیشتری می‌برد و مرد از محبت احترام‌آمیز زن، بیشتر محظوظ می‌شود. لیکن تواضع متناسب، از مواردی است که می‌تواند مرد را در زندگی خانوادگی، سرشار از رضایت خاطر و خشنودی نماید و به همه‌ی هستی او مراتب لذت همنشینی و انس با همسرش را بچشاند زیرا مفهوم « قوامیت تکوینی شوهر بر زن» ایجاب می‌کند که رفتار زن با شوهر خاضعانه‌تر و رفتار مرد با زن دلسوزانه‌تر باشد. حضرت فاطمه (س) با وجودی که کفو و همتای علی(ع) و دختر سرور کائنات است، در مقابل همسرش، تواضعی ستودنی دارد. به عنوان نمونه، وقتی در برابر شفاعت علی(ع) از خلیفه که برای عیادت او اذن می‌خواستند ، قرار می‌گیرد ، با این عبارت متواضعانه پاسخ می‌فرماید: «یا علی، البیت بیتک و انا امتک»، «علی جان، خانه خانه‌ی توست و من کنیز توام.» (بابازاده، 1376: ص255)

تواضع متناسب، از مواردی است که می‌تواند مرد را در زندگی خانوادگی، سرشار از رضایت خاطر و خشنودی نماید و به همه‌ی هستی او مراتب لذت همنشینی و انس با همسرش را بچشاند .

2- ابراز و اظهار محبت به همسر

یکی دیگر از نکات بسیار قابل توجه در روابط میان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنیان خانواده‌هایی که با وجود عامل محبت از فرآیند اظهار محبت، به خوبی استفاده نمی‌شود ، اندک اندک خدشه‌ها و خلل‌هایی به وجود می‌آید. دانستن محبت دو همسر به یکدیگر کافی نیست؛ شنیدن کلمات محبت‌آمیز از لوازم یک زندگی موفق زناشویی است. این نیاز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل یکدیگر، باید به بهترین نحو پاسخ‌گویی شود.

در زندگی حضرت فاطمه (س)، عبارات محبت‌آمیز و احترام‌آمیز به علی(ع) بسیار است؛ از جمله ایشان در عبارتی خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت می‌فرماید: «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء» (حائری مازندرانی، 1374: ج1، ص196)، «روح من فدای روح تو باد و جان من سپر بلای جان تو باشد.»

 

3- حمایت و دفاع از همسر

یکی از مهمترین شاخصه‌هایی که می‌تواند در ژرفابخشی محبت و در نتیجه در استحکام خانواده مؤثر باشد ، حمایت و دفاع از همسر است. مسلم است که در هر زندگی خانوادگی، زن و شوهر غیر از نقش همسری، در سایر روابط اجتماعی یا سیاسی و...، نقش‌های دیگری نیز بر عهده دارند و هیچ قلعه و دژی مستحکم‌تر از قلعه‌ی خانواده نمی‌تواند مدافع یک انسان در سختی‌ها، آسیب‌های اجتماعی و... باشد. حمایت هر یک از زوجین از دیگری و تجلیل و قدردانی از تلاش‌ها و زحمات وی، از جمله‌ی این امور است.

حضرت فاطمه (س) هم حامی علی(ع) بود و هم همسر وی و از آن‌جا که این بانو در همه‌ی خیرات و صالحات، پیشتازترین فرد امت محسوب می‌شد، در امر دفاع از ولایت نیز، والاترین جان‌فشانی‌ها را به ساحت کبریایی خداوند تقدیم کرد. یکی از نمونه‌های منقلب کننده‌ی دفاع فاطمه (س) از همسرش، در جریانی است که علی(ع) را با اکراه و اجبار برای اخذ بیعت به مسجد مدینه می‌بردند. در روایت است که بانوی دو عالم(س)، برای دفاع از همسر به درب مسجد آمد و جلوه‌های به یاد ماندنی‌ای از ایثار و فداکاری از خویش در تاریخ بر جای گذاشت. برای نمونه، این فراز شریف از وی در یاوری علی(ع) نقل می‌شود: « به خدا سوگند ای سلمان، از درب مسجد مدینه پا بیرون نمی‌گذارم تا آن‌که پسرعموی خود را با چشمان خودم سالم ببینم.»(شیخ مفید، 1374: ص181)

 

 4- زینت ظاهر و باطن برای همسر

یکی از اصول حاکم بر خانواده‌ی آرمانی، آراستگی ظاهر و باطن همسران برای یکدیگر است. علی (ع) می‌فرماید: «جمال الباطن، حسن‌السریرة» (غرر الحکم، 1377: ص41)، «زیبایی باطن ، در حسن نیت و زیبایی درون است.» دل و جان فاطمه (س)، در کمال حسن نیت، خلوص و صمیمیت نسبت به همسر بزرگوارش بود و حسن سریره‌ی او جمیل‌ترین زیبایی‌های باطنی را در برابر چشمان مبارک علی(ع) به تماشا می‌گذاشت.

یکی از اصول حاکم بر خانواده‌ی آرمانی، آراستگی ظاهر و باطن همسران برای یکدیگر است.

باید توجه داشت، چنان‌که فردی از نعمت جمال ظاهر برخوردار نباشد، اولاً با هنرمندی و ظرافت خاصی می‌تواند به آراستگی و حسن خویش بیفزاید ثانیاً با ظرایف و طرایفی که در جلوه‌گری‌های رفتـار خود طراحی می‌کنـد ، می‌توانـد بـه حسن سـلوک و جمال بـاطن دسـت یابد. بـه عنوان مثـال، لبخنـد زینـت چهره اسـت ، نگاه مهربان، زینت چهره است و می‌تواند بر جمال ظاهر و باطن بیفزاید. گشادگی چهره و بشاشیت وجه نیز، نوعی زینت چهره است. در روایت، یکی از خصوصیات زنان با فضیلت، درخشندگی چهره معرفی شده است:  (کلینی، 1362: ج5، ص324)

حضرت فاطمه (س) به عنوان زینت و استحباب، انگشتری به دست می‌کردند و از قول رسول خدا(ص) انگشتر را تبلیغ می‌فرمودند: «قالت فاطمه(س)، قال رسول‌الله(ص): من تختم بالعقیق لم یزل یری خیری» (حرعاملی، 1367: ج3، ص40)، «هرکس انگشتری عقیق به دست کند، همواره خیر می‌بیند.»

امیرمؤمنان(ع) در اشاره به آراستگی ظاهر و باطن فاطمه (س) می‌فرمود: «و لقد کنت انظر الیها، فتنکشف عنی الهمم و الاحزان» (مجلسی، 1404ق: ج43، ص134)، «هرگاه به او می‌نگریستم، همه‌ی ناراحتی‌ها و غم‌هایم برطرف می‌شد.»

 

گردآوری : داوودی

منبع: پرسمان - پیام زن

 

دلخورم ، اما دوستت دارم

دلخورم ، اما دوستت دارم

قلب

اغلب زوج‏هاى جوان حتى اگر در گذشته ، بهترین دخترها و پسرها براى خانواده‏های شان بودند ، در زندگى مشترک با همسرشان، دچار اختلاف مى‏شوند. کسى نمى‏تواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضى‏ها به خاطر جر و بحث‏هایى که پیش مى‏آید ، احساس مى‏کنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر مى‏دانند اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقى مى‏ماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سؤال را از خود بپرسند که «چقدر براى بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟

اغلب ما در برابر این سؤال، ابروها را بالا انداخته ، با چشمانى از حدقه بیرون زده و قیافه‏اى حق به جانب، مى‏گوییم : «خیلى».

حقیقت امر این است که ما زحمت‏هایمان را حساب شده نکشیدیم.

آیا تا به حال سعى کرده‏ایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلى را که سد راه خوشبختى ماست، برطرف کنیم؟

آیا تا به حال خواسته‏هایمان را در کفه ترازوى ذهنمان گذاشته‏ایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فداى ارزش دیگر کنیم؟

آیا تا به حال فکر کرده‏ایم که ما مى‏توانیم با کمى سعى و تلاش، زندگى مشترکمان را سرشار از شادى، عشق و محبت کنیم؟

 

نارضایتى‏هاى کوچک‏

نارضایتى‏هاى کوچک را دست کم نگیریم چون اغلب همین‏ها مانع احساس خوشبختى می شوند.

 مثل بگو مگوها، نیش زدن‏ها، دخالت‏ها، ناسازگارى‏ها، ناکامى‏ها، غرورها و منت گذاشتن‏ها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید ، راه‏هاى جدیدى براى دوست داشتن زندگى و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروى فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا براى نمونه، چند راه را به شما یادآورى مى‏کنیم. سعى کنید راه‏هاى دیگر را خودتان کشف کنید.

منت نگذارید

منظور کردن کارهایى که براى همسرتان انجام داده‏اید یا حتى گذشتى که به خاطر او کرده‏اید ، براى هر یک از طرفین، همیشه وسوسه‏انگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله ، یکى از مواردى است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم مى‏کند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کارى که انجام مى‏دهیم ، از ما قدردانى کند. اگر زوجین، توقع قدردانى داشته باشند ، نتیجه آن، ناخرسندى و به رخ کشیدن کارهایى است که در طول روز انجام مى‏دهند و اگر یکى از زوجین این کار را انجام دهد ، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده ، به دفاع از خود مى‏پردازد. ما نباید از این‏که براى خوشبختى‏مان کارى انجام داده‏ایم، ناراضى باشیم. از این‏که من بچه‏ها را به مدرسه رساندم، خانه را من تمیز کردم ،خرید را من کردم ، بچه‏ها را من حمام بردم و... .

 

منظور کردن این کارها، به معنى نارضایتى ما از آنهاست و بى‏گذشت بودنمان را نشان مى‏دهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر مى‏کند که بر سر او منت مى‏گذاریم و مهم‏تر این‏که یادآورى این کارهاى به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث مى‏شود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگى کم‏رنگ مى‏شود و کنایه‏زدن‏ها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروى خود را به خاطر این مسائل بى‏ارزش، از دست مى‏دهیم و عادت مى‏کنیم که هر روز، فهرست بلندبالایى را از کارهایى که انجام داده‏ایم، به رخ همسرمان بکشیم . کارهایى که وظیفه ماست و یا نشانه گذشت ماست.

هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید ، وقتى که احساس کردید کار نادرستى انجام داده یا حتى کارى را که مى‏بایست انجام مى‏دادید، انجام نداده‏اید ، لحظه‏اى صبر کنید و آن عشقى را که بینتان هست، به یاد بیاورید.

لبخندى بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادت‏هایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامى بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقه‏تان به زندگى مشترک و شریک زندگى‏تان، بیشتر خواهد شد.

 

توقع نداشته باشید همسرتان بى‏نقص باشد

وقتى به همسرتان مى‏گویید: « چرا این طور هستى»، یا « چرا خودت را عوض نمى‏کنى»، از او توقع دارید که چه جوابى به شما بدهد؟ خودتان را جاى او بگذارید. اگر کسى از شما این سؤال را بپرسد ، چه جوابى مى‏دهید؟ اغلب ما فکر مى‏کنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمى‏توانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتى چنین سؤالى را از همسرتان مى‏کنید ، او تصور مى‏کند که آن کسى نیست که شما مى‏خواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئله‏اى نیست که از ذهن کسى بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرف‏هایى داشت. بعضى‏ها این سؤالات را از همسرشان نمى‏پرسند بلکه اینها را به جاى این‏که از همسرشان بپرسند ، از خودشان مى‏پرسند که این هم به مراتب بدتر است زیرا در این صورت، خودمان فکر مى‏کنیم که اگر او شخص دیگرى بود ، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگرى نیست.

 

حال اگر فکر مى‏کنید که جواب خوشبختى شما در کس دیگرى است، کاملاً اشتباه مى‏کنید. 

هیچ کسى را در دنیا نمى‏توانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعى است پس با نظام طبیعت نجنگید بلکه در کنار آن زندگى کنید و خودتان را با چیزى که هست، وفق دهید.

شما مى‏توانید بار مسئولیتى را که از او توقع دارید ، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایى که مى‏خواستید ، مى‏رسید. به همسرتان وقت بدهید تا خواسته‏هاى شما را کشف کند و حتى اگر زحماتش براى برآورده کردن این خواسته‏ها نتیجه‏اى نداد ، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید.

 

تهیه کننده : داوودی

منبع : پرسمان - پیام زن


حریم خصوصی در خصوصی ترین رابطه

حریم خصوصی در خصوصی ترین رابطه

همسر

در مقاله ی قبل تحت عنوان ازدواج خوبه اما اسیر می شی .. در باره ی این موضوع صحبت کردیم که بعد از ازدواج، دختر و پسر دیروز در شرایط جدید قرار می گیرند. شرایطی که با خانه ی پدری و دوران مجردی متفاوت است و باید هر دونفر با پذیرش این تغییرات  وارد زندگی زناشویی شوند وگرنه خیلی زود خسته شده  و تفاوت شرایط زندگی جدید را به معنی منفی شدن اوضاع می دانندو چه بسا به فکر باز گشت به روزهای خوش مجردی بیافتند!!

 

وقتی ازدواج می کنید و وارد زندگی جدید می شوید دیگر تنها نیستید ، درست است که فردیت شما باقی می ماند ولی این پیوند با دوستی هایی که تا به حال داشتید  و یا ارتباط با پدر ومادر و خواهرو برادرتان  متفاوت است. نزدیکی و همراهی بیشتری را می طلبد و علت آن هم این است که شما با انتخاب همسر یک شریک دائم برای تمام لحظات ، موفقیت ها ، شکست ها ،شادی ها ،غم ها و خلاصه تمام زندگی تان انتخاب می کنید.

شما با انتخاب همسر یک شریک دائم برای تمام لحظات ، موفقیت ها ، شکست ها ،شادی ها ،غم ها و خلاصه تمام زندگی تان انتخاب می کنید.

به امید خدا بعد از تمام شدن جشن شیرینی خوران  ،بله بران ،  نامزدی ،حنا بندان و عروسی و پاتختی و پاگشا و خلاصه هفت خوان رستم !!!!، قرار است زیر یک سقف زندگی کنید . به این کلمه دقت کنید : زندگی .باید زندگی کنید.

از  روزهای تعطیل و اوقات فراغت تان را با هم باشید .تا روزهای کارو مشغله . قرار است با هم تصمیم بگیرید ، مسافرت به کجا بروید ؟ اسم فرزندتان را چه بگذارید ؟چگونه تربیتش کنید با اقوام تا چه اندازه و چگونه در ارتباط باشید و خلاصه ان شاء ا...تا آخر عمر شریک هم می شوید.

 

این با هم بودن ها و باهم تصمیم گرفتن ها ، لذت بخش و مطبوع است اما از آنجایی که هر کدام از شما در خانواده های متفاوت بزرگ شده اید ، همیشه با هم به یک نتیجه نخواهید رسید. این کاملا طبیعی است .

 

روزهای اول طبق قانون طبیعت و بخاطر تازه بودن رابطه تان ، امکان نادیده گرفتن خواسته ی هر کدام بیشتر است اما به مرور زمان و با صمیمیت بیشتر ، هر کدام از شما ممکن است بر خواسته ی خود تاکید بیشتری داشته باشید و شاید اولین اختلاف نظر در زندگی مانند ضربه ای شما را از رویا به واقعیت بیاورد.

 

به همین دلیل است که کارشناسان تاکید می کنند که بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج راجع به موضوعات مهم زندگی یکسان بیاندیشند و با کسی ازدواج کنند که حتی الامکان از لحاظ فرهنگ خانواده و شرایطی که در آن بزرگ شده به آن ها شبیه باشد زیرا این موضوع کمک زیادی می کند که طرفین هم دیگر را بهتر درک کنند.

 

ولی حتی در زن وشوهر هایی که بیشترین درجه ی هماهنگی را باهم دارند ،باز هم درصدی اختلاف وجود دارد. آن ها هم لحظاتی از دست هم خشمگین می شوند ، با یکدیگر بحث می کنند حتی ممکن است گاهی اوقات از یکدیگر دلگیر شده و کمی رابطه شان سرد شود و این در یک ارتباط همه جانبه کاملا طبیعی است. 

برای داشتن ارتباطی موفق ، نه تنها در ارتباط زناشویی بلکه در هر ارتباطی باید طرفین در هنگام بروز اختلاف حرمت ها را نشکنند و حرف هایی نزنند یا اعمالی مرتکب نشوند که قابل جبران نباشد.

برای داشتن ارتباطی موفق ، نه تنها در ارتباط زناشویی بلکه در هر ارتباطی باید طرفین در هنگام بروز اختلاف حرمت ها را نشکنند و حرف هایی نزنند یا اعمالی مرتکب نشوند که قابل جبران نباشد. زندگی زناشویی نوعی ارتباط است که باید مدیریت شود. وقتی دیگر مجرد نیستی و با اصطلاح سروسامان گرفتی باید بدانی که نباید برای خودت به تنهایی تصمیم بگیری و عمل کنی . باید با یکدیگر هماهنگ باشید .

 

البته یک نکته ی مهم در اینجا مطرح است و اینکه نباید هیچ کدام از طرفین توقع داشته باشند ، طرف مقابل بعد از اینکه با او ازدواج کرد تمام روابط ،تفریح ها ، دوستان ودلمشغولی هایش را فراموش کند . و همه ی وقتش را به او اختصاص دهد . این توقع و محصور کردن طرف مقابل مانع از ایجاد ارتباطی پایا و موثر و رشد کننده است . در این صورت شما حکم زندان بانی را پیدا می کنید که زندانی تان را در حدی که فکر می کنید لازم است ، به گردش می برید ،اجازه ی ملاقات با خانواده اش را می دهید ، به او غذا می دهید ، لباسش را فراهم می کنید و....

زندان

دراین صورت حتی اگر زندان شما استاندارد و مناسب باشد ، باز هم زندانی برای روز آزادی لحظه شماری می کند. پس به بهانه ی  هم پیمان شدن با هم ، زندان بان هم نباشید بلکه هر کدام به نوبه ی خود به رابطه ی جدید و باید و نباید های آن احترام بگذارید اما اجازه دهید همسرتان ارتباطات سابقش را تا جایی که به زندگی مشترکتان لطمه نزند ،داشته باشد . دوست های دوران مجردی ، ورزش ، دیدار با خانواده ( هراز گاهی به تنهایی) ، پرداختن به تحصیل یا هنر خاصی که دوست دارد . اینها اگر از حد نگذرد ، باعث آرامش یافتن  همسرتان خواهد شد .

 

در یک کلام هر چقدر با هم نزدیک هستید و یکدیگر را دوست دارید اما باز هم حدود خودتان را مشخص کنید و به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید. دختر و پسری که قصد ازدواج دارند ،باید بتوانند از برخی آزادی های دوران مجردی خود بگذرند و از طرفی همسرشان را به بهانه ی دوست داشتن محبوس نکنند.