زندگی با عشق

 

سلام دوست عزیز

راستش دیروز موضوعی برام مطرح شد که دیدم لازمه اینجا هم بیانش کنم هر چند چندان شیرین نیست.

دوستان عزیزم ما در جامعه ای زندگی میکنیم که طبیعتا همه خوب نیستند همه عالی زندگی نمیکنن و هر کس به اندازه ی قدر و حکمتش گوشه ای از آزمایش های خدا رو تجربه میکنه.خیلی از خانواده ها تو جامعه ی امروز از هم میپاشند خیلی خانواده ها دچار بلای اعتیاد میشن.خیلی خانواده ها خودشونو اسیر رسوم غلط میکنن و وو.........

من هم مثل شما آرزوم این بود که هرگز این مسائل برای هیچ کس پیش نمی امد اما آیا ممکنه که ادعا کنیم این مسائل وجود نداره؟نه نمیتونیم!شاید این مشکلات از خودمون هم چندان دور نباشه .پس بهتره راجع بهشون فکر کنیم.

 خوب حالا میخوایم بریم سراغ مسئله ی ازدواج .ممکنه شما یا من با موردی برخورد کنیم که خانوادش یا خودش دچار یک یا چند مشکل از این دست باشه.شاید هم خود ما از دسته ی این افراد باشیم و با این مسائل در گیر شده باشیم  پس به هر حال موظفیم آگاهی های لازم رو کسب کنیم و به طرف مقابل هم  حق این رو بدیم که از شرایط آگاهی پیدا کنه .

خوب پس بهتره کمی دقیقتر فکر کنیم  

 یه طبقه بندی کوچیک رو در نظر گرفتم که امیدوارم کمکمون کنه:

1- اگر خانواده ی طرف مقابلمون  دچار مشکل یا مشکلاتی باشه(مقاله 1)

2-اگر خود فرد مورد نظر ما دچار مشکلاتی باشه(مقاله 2)

حالا بررسی  هر کدوم. البته من زیاد هم بازش نمیکنم چون نه صلاحیتش رو دارم نه سوادش رو:

اگرخانواده طرف مقابلمون دچار مشکلاتی از این دست باشه:

1-اعتیاد یکی از اعضای خانواده

1-1-اعتیاد پدر یا مادر یا هر دو

خوب فکر کنین و حتما از مشورت با مشاوران حتی پیش از مشورت با خانواده بهره بگیرین!

(خوب میخواین چه تصمیمی بگیرین چشم بسته به خاطر گناه نکرده محکومش کنین؟اگه از نظر شما این کار درسته انجامش بدین اما در اون صورت میشه این طور فکر کرد که آیا خود شما به آمادگی رسیدین که فردا با مشکلات متفاوت زندگی دست و پنجه نرم کنین؟قدرتشو دارین؟ قضاوتش با خودتون)

1-2اعتیاد برادر یا خواهر یا داماد یا عروس خانواده و یا حتی اقوامی که نقش مهمی در زندگی ایفا میکنند(مثلاگاهی یه عمو نقش پدری روبرای بچه ها به عهده میگیره)

در این موارد که یکی از طرفین مشکلاتی از این دست دارن باز هم به کمک یه مشاور احتیاج هست تا بهتر ،خوب و درست فکر کنین (دلسوزی ممنوع هرکز در مورد فرد مقابلتون ترحم به خرج ندید به ضرر هر دو تون تموم میشه!آینده نگر باشین!) البته اون مشاور هم باید قادر به درک شرایط شما و راهنمایی درست باشه.مشاور ها رو پیامبر ندونین که هرگز اشتباه نمی کنند اونها هم انسانن.پس تصمیم آخر و مسئولیتش با خود ماست!

2-جدایی پدر و مادر

خوب در این مورد بهتره به بررسی این مطالب بپردازیم!

1.دلیل جدایی

2.زمان جدایی

3.تبعات جدایی روی فردی که شما دارید برای ازدواج با اون فکر میکنین.

خوب فکر کنین و جوانب رو برای خودتون بنویسین و حلاجی کنید!

لازمه خاطر نشان کنم که دوشیزگانی که پدر و مادر اونها از هم جدا شدند باید برای ازدواجشون از پدر رضایت بگیرند یا از دادگاه خانواده شرط عقل بگیرند وبه این معنی است که خود فرد به بلوغ فکری رسیده دراون حدکه برای زندگیش خودش تصمیم بگیره.

3-بیماری یکی از اعضای خانواده

بعضی خانواده ها دچار فرزندانی به نوعی معلول هستن(ناشنوا-نابینا-معلول ذهنی-معلول جسمی-منقولیسم و..)   پس فرد عضو اون خانواده هم در قبال بقیه اعضا خانواده مسئوله. و شما باید این رو در نظر بگیرید.پیش بینی:اما یه خبر خوش در مورد نگرانی به حقتون که ایا ممکنه این مشکل برای فرزندان من هم ایجاد بشه یا نه با آزمایش کامل ژنتیک  و زیر نظر یه متخصص مورد اطمینان میتونین از این نگرانی در بیاین و شرایط رو واضح تر بررسی کنین!اماااااااااااادوست عزیز اگر کسی  بین مسئولیت خانوادش و شما ، شما رو انتخاب کرد و به خاطر شما از خانوادش گذشت میشه این سوال رو هم مطرح کرد که اگر این مشکل بعدها خدای نکرده! خدای نکرده !برای خودتون پیش بیاد آیا کسی که جوونی و احساستونو به پاش ریختین رفتار مناسبی رو پیش میگیره؟ فراموش نباید کرد که بله ی ازدواج بله به همه ی خوشی ها و نا خوشی های افراده .همه ی وجودشون با شرایط و خانوادشون ! این هر کدوم از ماییم که باید در مورد برخورد با این مسائل تصمیم بگیریم!!بدون ترحم بدون دلسوزی !مسئولیت سنگینیه بله!!اما خدا هست!!همیشه هست و با ماست!!

4-فوت یکی از والدین یا هر دو

همسران این افراد باید دقت کنند که حساب محبتشون قابل سرمایه گذاری بیشتریه .دخترها که ذاتا نیازمند محبت بیشترند وصد البته که همسران(همه ی همسران البته این دسته هم بیشتر) باید روش های مختلف محبت ورزی رو یاد بگیرند .

البته همسر پسری که مادرش رو از دست داده هرگز محبتش رو در زمانی که باید نباید از همسرش دریغ کنه در واقع به نوعی باید کمی بیشتر هوای همسرشو داشته باشه!

در آخر میمونه دو جمله:

1- هر کس در زندگی اسراری داره که مخصوص خودشه پس ازش توقع نداشته باشین همه رو تو همون برخورد های اول براتون بگه و روشن کنه گاهی هم افراد قدرت بیان اونها رو شاید نداشته باشن یا برای خودشون مسئله ی مهمی نباشه  اما از طرفی شما هم باید از اونها آگاه باشین .پیشنهاد من اینه که قبل از خواستگاری حتما خودتون راجع به کیستون تحقیق کنین تا بهتر از شرایطش و شخصیتش آگاه بشین!!آزمایش هم برای همه قبل از قرار مدار عروسی و نامزدی و ...لازمههههههههه یادتون نره!! 

2-اگر فردی رو قبول میکنین اون رو با همه ی زندگی مسئولیت ها و شرایطشه که میپذیرین پس اگر اینطور بود کنایه ها و غرور ها رو عمیقا خاک باید کرد چون هر کس که سختیه بیشتری کشیده باشه از همسرش توقع درک بیشتری رو خواهد داشت و شما بیشتر از بقیه امید همسرتون میشین!موفق باشین دوستان!امیدوارم خوشبخت باشین!

متین