سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی با عشق

خانه یعنی.....

    نظر

(36)ساحل آرام

ره تو شه های جاده ی خو شبختی – مخصوص خانم ها


 

قال رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله و سلم:

ایما المراة دفعت من بیت زوج‌ها شیئاً من موضع الی موضع

ترید به صلاحاً نظر الله الیها و من نظر الله الیها لم یعذبه.

هر زنی در خانه شوهر به منظور زیباسازی ،چشم‌انداز چیزی را جابه جا ‌کند، خداوند به او نظر رحمت می‌اندازد، و هر که مورد نظر رحمت باشد از عذاب خدا در امان است.(1)

یکی از اسرار موفّقیّت و تحکیم روابط شاد و عاشقانه و لذّت‌بخش در زندگی زناشویی، داشتن خانه‌ای است که پناهگاه مطمئن و جایگاه آرام‌بخش و دوست داشتنی برای همسرمان به حساب آید.

این مهم به سه چیز بستگی دارد: اوّل وضعیّت و ساختار کیفی منزل، دوّم آراستگی و جلوه‌ی ظاهری زن و سوّم نحوه‌ی برخورد و طرز رفتار و کردار خانم خانه.


وضعیت و ساختار کیفی و کمّی خانه

خانه حکم «مادر» را برای مرد دارد، هر مادری بچه‌اش را نوازش کند کودک به طرف او می‌آید؛ اگر بچه را تنبیه کند باز هم به سوی او می‌آید، در هر دو حال کودک به آغوش مادر پناه می‌برد.

مرد اگر از گردش و تفریح خسته می‌شود، باید دلش هوای خانه کند، از کار و کشمکش‌های روزانه خسته می‌شود، باز هم باید دلش هوای خانه کند، خانه‌ای که مرد از آن فراری است همانند «زن بابا» است نه «مادر»! اگر می‌خواهیم همسر ما علاقه‌مند و دلگرم به محیط خانه گردد و حضور در خانه را بر هر جای دیگری ترجیح دهد، این تنها بستگی به توانایی و درایت و آگاهی ما دارد.
زیبایی و حسن سلیقه در دکوراسیون منزل، نظافت و پاکیزگی خانه، پخت غذاهای مطبوع و متنوع، توجّه به بهداشت و سلامت رژیم غذایی، دقّت در رسیدگی به امور فرزندان،... از جمله عوامل جلب نظر و پایبند کردن شوهر در خانه است. هر انسانی فطرتاً طالب زیبایی و پاکیزگی است. مردها نیز دوست دارند همسران آنها تمیز و هنرمند و با سلیقه و نظیف باشند. امّا در کنار این‌ها، آراستگی ظاهری زن هم بسیار مهم و ضروری است. از نیازها و خواسته‌های طبیعی یک مرد است که وقتی خسته از سر کار به خانه بر می‌گردد، با زنی روبرو شود که رویای شیرین اوست، لطیف و دلربا، شیرین و معطر، آرام و دوست داشتنی، زیبا و آراسته، شاد و با نشاط و البتّه متنوع و مهیّج.

از همین روست که در دین مبین اسلام به این موضوع سفارش شده است و امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «بر زن لازم است خودش را خوشبو کند، بهترین لباس‌هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی صبح و شام با همسرش ملاقات کند و روبه رو گردد».

امام صادق علیه‌السلام: سزاوار نیست که زن خودش را واگذارد، بلکه حتی اگر شده با آویختن گردن‌بندی خود را بیاراید. (2)

پس از توجه و پیاده کردن این مسایل به نوعی مادی و فیزیکی؛ آن جادوی سحرانگیزی که اثر بخشی فوق‌العاده در دلبستگی مرد به خانه و همسرش دارد، نشاط روحی و معنوی حاکم بر فضای خانه است که بستگی به نحوه‌ی رفتارو کردار بانوی خانه دارد.

سلامت روان و آرامش و آسایش اعضای خانواده، در دست‌های پر توان و سبز ماست. اگر ما روحیّه‌ی مثبت داشته باشیم، از چهره و نگاه ما امواج مفید ساطع می‌شود و در روحیّه ی اطرافیان ما نیز بهتر می‌گردد.

با خلق خوش و لبخند و شادابی و احساس رضایت‌مندی، ما می‌توانیم ویتامین‌های روحی به افراد خانواده تزریق کنیم و بدین ترتیب خود و خانواده‌مان را در برابر بیماری‌ها و مشکلات روحی و روانی و عصبی که در کمین ما نشسته‌اند، واکسینه کنیم.
انسان برای دست یابی به روحیه‌ی مثبت و تمدّد اعصاب نیاز به تفریح دارد. ارزان‌ترین تفریح که با ما به دنیا می‌آید، خنده و شادی و و شوخ طبعی است، پس در این مورد خساست به خرج ندهیم و سخاوتمندانه برخورد کنیم.

وقتی مردی وارد خانه می‌شود، این حق اوست که با دنیایی مملو از انس و صفا و صمیمیّت و محبّت و نشاط و محیطی جز محیط بیرون رو به رو شود.

شادابی و سرزندگی یک زن، به مرد امید و انگیزه می‌‌دهد و شوریدگی و شیدایی را در وجود او دامن می‌زند. با خوش خوئی و ملاطفت، بر دست و مال و جان او زنجیر محبّت بیفکنیم.

یک زن آگاه و فهیم به درستی می‌داند با مردی که خسته و بدحال و در خود فرو رفته است، چگونه باید رفتار کند.

وقتی مردی درگیر مشغولیّات ذهنی خویش است. کم حرف می‌شود. زن مرتّب از او سوال می‌کند، چه شده؟ چرا ناراحتی؟ و... و مرد پاسخ می‌دهد: خوبم، چیزی نیست. وقتی زن این پاسخ‌های کوتاه را می‌شنود، تنها چاره‌ای که باید بیندیشد این است که همسرش را تنها بگذارد تا مشکلات را چاره‌جویی کند.
زمانی که مردی یکی از پاسخ‌های کوتاه را می‌دهد، می‌خواهد شما با سکوتتان او را تأیید کرده و به او فرصت بدهید.

در این مواقع، بیش‌تر از هر زمانی مرد نیاز دارد که همسرش سرحال و شاد باشد، چرا که در این صورت او آسان‌تر خواهد توانست از درگیری‌های فکری خود رها شده و به حالت عادی برگردد. شاید یکی از عمده‌ شکایاتی که اکثریّت زنان از شوهران خود دارند، عدم صحبت کردن مردان و سکوت آنهاست.

زمانی که مسئله‌ای یک مرد را آشفته می‌کند، او هرگز راجع به چیزی که ناراحتش کرده حرفی نمی‌زند، در عوض بسیار ساکت می‌شود و در خلوت خود فرو می‌رود تا در مورد مسئله‌اش فکر کند و راه حل بیابد؛ اگر نتوانست راه حلّی پیدا کند به کار دیگری می‌پردازد تا مشکلش از یاد برود، مثل روزنامه خواندن، تماشای تلویزیون و ... از طریق آزاد ساختن مغزش از مشکلات، رفته رفته آرامش خود را به دست می‌آورد.

برخلاف مردها، یک زن نیازمند صحبت در مورد مشکلاتش می‌باشد. ما با آگاهی از تفاوت‌هایمان و احترام به تفاوت‌های یکدیگر، خواهیم توانست آرامش خود را حفظ کنیم. وقتی زنی نیاز به صحبت کردن و صمیمیّمت دارد باید حرف بزند و انتظار نداشته باشد که مرد برای صحبت کردن پیش‌قدم شود. در ضمن صحبت، زن از شنونده بودن مرد قدردانی می‌کند و با ابراز این‌که چقدر خوشحالم که تو به درد دل من گوش می‌دهی، یا چقدر احساس سبکی می‌کنم از این‌که در مورد این مسئله با تو صحبت می‌کنم و... به گوش دادن مرد ارزش می‌دهد.

بعد از مدتی که زن شروع به صحبت می‌کند، مرد انبساط خاطر پیدا کرده، خود را در گفته‌های همسر شریک می‌نماید.

ولی زمانی که مردی احساس کند به طور «آمرانه» می‌‌خواهند تا او حرف بزند، مغزش از کار می‌افتد، او چیزی برای گفتن ندارد. حتّی اگر هم داشته باشد مقاومت می‌کند چون احساس می‌کند به او «دستور» داده شده است.

برای مرد سخت است زمانی که زن به او امر می‌کند حرف بزند، زن ندانسته با سوال پیچ کردن، مرد را از خود می‌راند.

مرد برای شنونده بودنش نیاز به قدرشناسی دارد و گرنه احساس می‌کند گوش کردن او هیچ فایده و ارزشی ندارد. وقتی که مردی حس می‌کند که به خاطر گوش کردنش از او قدردانی می‌شود و به خاطر سکوتش طرد نمی‌شود، به تدریج قادر می‌شود که حرف بزند.

وقتی که حس کند اجباری برای گفتن ندارد، طبیعتاً شروع به حرف زدن خواهد کرد. به یاد داشته باشیم اگر زن از همسرش به خاطر گوش کردن قدردانی کند مرد یاد می‌گیرد به ارزش صحبت کردن احترام بگذارد.

برای داشتن کانونی گرم و صمیمانه و ساعات و لحظاتی شاد و پرخاطره در خانه، به روحیّه‌ای قوی و بانشاط نیازمندیم.

 

پانوشت:

1- انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، ص 382.

2- میزان الحکمه، ج 5، ص 2299.

منبع:کتاب«همسراگر اینگونه می بود» - نویسنده:راضیه محمّد زاده


کار برای زندگی ، نه زندگی برای کار

    نظر

کار برای زندگی ، نه زندگی برای کار

خستگی‌ها را با خود به خانه نبرید


اگر تصور کرده‌اید که تنها با انتخاب همسری مناسب و ازدواج با عشق و علاقه ،خوشبختی‌تان تضمین شده است لطفاً تجدید نظر بفرمایید.

قبل از هر چیز بدانید که هر حرکت، رفتار و گفتار شما بر روی مسیر زندگی و خوشبختی‌تان تأثیر می‌گذارد.

شاید این سوال برایتان پیش بیاید که آن همه علاقه و محبت برای چه محو می‌شود؟


یکی از دلایل اصلی آن را برایتان بیان می‌کنیم:

وقتی شما تصور کنید که پس از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، صرفاً باید وظایف و مسئولیت‌های محوله را انجام دهید. برای مثال تامین غذا و نظافت منزل را بر عهده بگیرید یا اینکه به‌عنوان مرد خانه به تامین مخارج بپردازید.پس هرگز انتظار نداشته باشید که عشق و علاقه ی نخستین، در خانه شما جا خوش کند.

زیرا آنچه شما نمی‌دانید این است که زندگی نیاز به توجه به علایق و احساسات طرفین دارد.

اگر به رفتار مادران با فرزندانشان نگاه کنید در خواهید یافت که مادر، علاوه بر مسئولیت‌ها و وظایف مادری در نگهداری و تربیت کودکان به آنها توجه و محبت نشان می‌دهد و همین امر موجب وابستگی روحی فرزند به مادر می‌شود.

چنانچه روابط شما در زندگی مشترک خالی از توجه و محبت شود هیچ وابستگی روحی در آن ایجاد نخواهد شد.
نکته ی قابل توجه در این قضیه هم این است که در چنین شرایطی طرفین احساس خواهند کرد که آزادی‌شان در زندگی مشترک محدود شده است و پس از مدتی نیز از کنار هم بودن لذّت نخواهند برد.

زیرا صرفاً به کار و انجام مسئولیت می‌پردازند و احساس می‌کنند در قبال آنچه در زندگی انجام می‌دهند چیزی نمی‌گیرند پس احساس قربانی بودن و عدم توجه کرده و ادامه زندگی برایشان دشوار خواهد شد.

بدین ترتیب با کمترین اختلاف و مشکلی ،احساس ناکامی و شکست کرده و انگیزه‌ای برای تلاش و حل مشکل در خود نمی‌بینند.

کار برای زندگی، نه زندگی برای کاررا فراموش نکنید.
گاهی اوقات برخی از زوجین برای عدم توجه و محبت، بهانه‌های زیادی می‌آورند. از قبیل اینکه: ما برای تامین خوشبختی و رفاه خانواده کار می‌کنیم پس وقتی برای اعضای خانواده و همسرمان نداریم.


آیا این بهانه‌ از نظر خودتان منطقی است؟

وقتی خستگی کار بیرون را به منزل می‌آورید و بی‌حوصله هستید، پس از مدتی استرس بیشتری نیز در فضای خانه حکم‌فرما می‌شود و به دنبال آن حرف کمتری نیزبرای تبادل با همسرتان دارید. پس فاصله ی میان شما به تدریج بیشتر می‌شود.

به یاد داشته باشید که خانه باید همواره محلی برای آرامش و راحتی اعضای خانواده باشد تا در آن استرس کار، جای خود را به احساس امنیت و شادی بدهد.


به راستی چگونه می‌توان بر استرس ناشی از کار غلبه کرد و آن را به منزل منتقل نکرد؟

برای حصول به این امر ابتدا باید از خود بپرسید کدام یک مهم‌تر است؟ زندگی مشترک یا زندگی شغلی؟

محل زندگی و کار را همواره می‌توان با کمی تغییر پیدا کرد. امّا یافتن همسر مناسب، کار بسیار دشواری است. از طرفی پس از بازنشستگی چه خواهید کرد؟ چه کسی در کنارتان خواهد بود؟ همسرتان یا شرکت و یا اداره‌ای که در آن کار می‌کنید؟
آیا تا به حال راجع به این موارد فکر کرده‌اید؟

برای بسیاری افراد استرس و خستگی ناشی از کار، بخشی دایمی از وجودشان شده است و تمام فکر و ذهن‌شان را به خود مشغول کرده است.

بنابراین از لحظه‌ای که به خانه می‌رسند با سردی صحبت می‌کنند و یا به دنبال هر مسئله یا بحثی سریعاً به دنبال مقصر می‌گردند تا احساس ناراحتی خود را به همه نشان دهند و غیرمستقیم بیان کنند که خسته هستند و حوصله ی حرف یا کاری را ندارند.

البته طبیعی است که در شهر شلوغ و پر ترافیک و پس از چندین ساعت کار مداوم، انسان خسته می‌شود اما می‌توان درمورد استرس و نگرانی‌هایمان با همسرمان صحبت کنیم.

می‌توانیم در کنار همسرمان در ضمن نوشیدن یک فنجان چای داغ به گوش کردن یک موسیقی زیبا و روح نواز یا دیدن یک برنامه ی جالب تلویزیونی بنشینیم.

البته این موارد در صورتی است که حوصله ی خارج شدن از منزل و گشتن در شهر را نداشته باشید.

خانه را باید به معنای نقطه پایان ناراحتی‌ها بدانیم .
اگرهنگام برگشتن به منزل در این فکر باشیم که امروز چه وسایلی را تعمیر کنیم وچه زمانی باید به مدرسه ی فرزندمان سر بزنیم ،یا اینکه چقدر به موعد اجاره خانه باقی مانده، بدیهی است که با رسیدن به خانه هم خودمان احساس راحتی نخواهیم کرد و هم این احساس را از همسرمان نیز خواهیم گرفت و محبتی را که حقّ یکدیگر است از همدیگر دریغ خواهیم کرد.با این شرایط آیا می‌توان احساس خوشبختی کرد؟!

سعی کنید همواره بین کار و زندگی تعادلی بر قرار کرده و هر یک را در جای خود قرار دهید. بگذارید ازدواج به عنوان مرهمی برایتان باشد تا بتوانید با انگیزه و شادابی بیشتری کار کنید نه اینکه کارتان باعث شود که هم به جسم و روحتان و هم به ازدواج و زندگی مشترکتان آسیب وارد شود.
پویا فخرآبادی

7 باورغلط مردها درباره ی زنها

    نظر

7 باورغلط مردها درباره ی زنها

ره توشه های جاده ی سبز زندگی - مخصوص آقایان



شناخت صحیح و درک زن ها

به گفته ی روان شناسان، اغلب مردها باورهای نادرستی در مورد زنان دارند که اغلب گله گذاری های آنان را شامل می شود. این باورهای غلط ناشی از عدم شناخت صحیح و عدم درک روحیه ی لطیف زن هاست و آن ها را برای شناخت بیش تر آقایان از همسرانشان بیان می کنیم:


هفت باور نادرست مردها درباره ی زن ها

1- زن ها سیری نا پذیرند

2- حفظ و نگهداری آن ها مشکل است

3- زن ها می خواهند مردها را کنترل کنند

4- زن ها حسود هستند

5- زن ها زیاده از حد احساساتی هستند

6- زن هایی که قوی و توانا هستند، نیازی به مراقبت ندارند

7- زن ها آزادی مرد را مختل می کنند


باور غلط: زنها سیری ناپذیرند

مردها،تمایل و گرایش همیشگی زن مبنی بر بهبود و اصلاح کارها را با پر توقع بودن و سیری ناپذیری مزمن او اشتباه گرفته اند. این طبیعت زن است که به فکر بهبود، اصلاح و ارتقاء همه چیز است.

زنها- دست کم بیش تر آنها- بسیار کم توقع اند و می توان به راحتی با کوچک ترین چیزها خوشحالشان کرد. با یک لبخند، اظهار محبت و دلتنگی در آغوش گرفتن و ... خواهید دید چطور از شادی لبریز خواهند گشت.


باور غلط: حفظ و نگهداری زن ها مشکل است

واقعیت این است که حفظ و نگهداری روابط صمیمی مشکل است. زن ها می خواهند رابطه شان سالم و صمیمی باشد و بدین جهت ازمردها توقع دارند برای این منظور وقت بگذارند و بر روی صمیمیت رابطه تلاش کنند.

زنها استانداردهای بالایی برای روابط صمیمی خود دارند، نه از آن رو که ایرادگیر و پرتوقع هستند، بلکه از آن جهت که عمیقاً متعهد و پایبند بوده و می خواهند که موفق باشند.


باور غلط: زن ها می خواهند مردها را کنترل کنند

مردها تلاش زن را برای سازمان دهی، برنامه ریزی و حل مشکلات می بینند و سپس آن را به اشتباه به عنوان تلاشی از جانب زن برای کنترل مرد و بهره کشی از آن تعبیر می کنند.

واقعیت این است که زنها می خواهند کمک کنند، ایفای نقش کنند، بهبود بخشند، ارتقاء دهند و به حساب آورده شوند.

یکی از رایج ترین شکایت های زن ها از مرد زندگی شان آن است که بیش تر مردها، در فرآیند تصمیم گیری خود، زن ها را دخالت نمی دهند. از آن جا که زن ها از این احساس بیزارند، پس تلاش می کنند تا خود را به نحوی در جریانات زندگی همسرشان وارد کنند. بدین معنا که سوال می پرسند و راه حل ارایه می دهند. مرد، علاقه و کمک همسرش را به معنای تلاش برای مداخله و سلطه جویی معنا می کند.

اولویت اول یک زن در زندگی محبت است. اگر همسرش را ناراحت ببیند، دوست دارد به او کمک کند. اگر او را در مواجهه با مشکلی ببیند، می خواهد راه حلی ارایه کند، همه ی اینها به خاطر این است که همسرش را دوست دارد و به او عشق می ورزد.


باور غلط: زن ها حسود هستند

واقعیت این است که زن ها محافظ و نگهبان روابط صمیمی و نزدیک خود هستند و می خواهند از رابطه ی خود با مردی که دوستش دارند محافظت کنند. نه از آن جهت که به همسر خود اعتماد ندارند، بلکه از آن رو که او را دوست دارند. به طور غریزی و فطری، زنان از هر چه برایشان ارزشمند باشد، مراقبت می کنند.


باور غلط: زن ها زیادی احساساتی هستند

یکی از زیباترین ویژگی های زنها این است که قابلیت این را دارند که حس کنند و احساس داشته باشند و این احساسات را نشان دهند و ابراز کنند و این موهبتی بس گران بهاست. اما باور غلط این است که نشان دادن احساسات ،کیفیتی ضعیف تر و ناخواستنی تر از پنهان کردن احساسات می باشد. این همان پیامی است که اغلب مردها در کودکی وهنگامی که پسربچه ای بودند دریافت کرده اند. این که گریه نکردن، بهتر از گریه کردن است. خشن و قوی بودن، بهتر از ترسو بودن است. مستقل بودن بهتر از نیازمند بودن است.

بنابراین مردها، اغلب احساسات طبیعی زن ها را به غلط ،ضعف نفس تلقی می کنند و توانایی آنها را در حس کردن و احساس داشتن را به زیاده روی احساسی تعبیر می کنند.

مردها معمولاً زن را متهم می کنند که زیاده از حد احساساتی هستند. به این دلیل که مسئولیت گفتار یا رفتار نامهربانانه و احیاناً خشونت آمیز خود را نپذیرند.

بیشتر زن ها زیادی احساساتی نیستند، بلکه فقط احساساتی هستند! مردها هم همینطور. اما نمی توانند به راحتی احساسات خود را نشان دهند یا ابراز کنند. حقیقت آن است که مردها به همین دلیل زن ها را بسیار دوست دارند، همین حساس بودن، احساساتی بودن و توانایی حس کردن زن، دلیل آن است، زیرا همین احساساتی بودن زنهاست که به آنها امکان می دهد به مردها محبت بورزند و چنین احساسات خوبی را در آنها تولید کنند.


باور غلط: زن های قوی نیازی به توجه و مراقبت ندارند

اشتباهی که مردان مرتکب می شوند این است که قدرت و توانایی را با خودکفایی اشتباه می گیرند. صرف این که زنی قوی و با اعتماد به نفس است به این معنا نیست که هیچ گونه نیازی ندارد و اصلاً به این معنا نیست که به شخص توانمند و نیرومند دیگری نیاز ندارد و این گونه نیست که هرگز خسته، ترسیده، وحشت زده و بی رمق نمی شوند.

واقعیت این است که اگر زنی به تنهایی هم قادر به انجام تمام کارها باشد، باز دوست دارد قدرت، توان، حمایت و مراقبت مردش را حس کند. هر قدر هم زنی قوی و مستقل باشد، همچنان نیاز دارد که احساس کند به طرق مختلف از او مراقبت می شود.

زن هایی بیش تر نیاز به توجه، حمایت و مراقبت دارند که از دیگران بیش تر حمایت و مراقبت می کنند.


باور غلط: زن ها آزادی مرد را مختل می کنند

مردها اغلب به اشتباه، درخواست های طبیعی و منطقی زن ها را مبنی بر شرکت در رابطه، با تلاش زن برای سلب آزادی مرد اشتباه می گیرند. زن ها دوست دارند روابطی متعهدانه و صمیمانه ایجاد کنند.

هر کسی به مجرد این که به رابطه ای وارد می شود، مقادیری از آزادی های شخصی خود را از دست می دهد. چرا که از حالا به بعد شخصی که با او رابطه برقرار کرده اید، به آنچه می گویید یا رفتار می کنید، واکنش نشان خواهد داد.

آزادی واقعی به این معنا نیست که چه کارهایی می توانید بکنید و چه کارهایی نمی توانید بکنید. بلکه به معنای آزادی در محبت ورزیدن آن هم بدون ترس و دریافت کردن بدون مقاومت و دادن و بخشیدن بی دریغ می باشد.

زن ها هرگز سعی ندارند چیزی را از مرد سلب کنند. برعکس آنها می خواهند محبت، فداکاری، از خودگذشتگی، تعهد، پایبندی و وفاداری خودشان را به مرد هدیه کنند. تمام تلاش های یک زن برای ایجاد رابطه با همسرش و صمیمی بودن و حل مشکلات است نه برای سلب آزادی از مرد.

در مقاله ی بعدبه بررسی10عادت ارتباطی مردهاکه زن هارا عصبی می کند می پردازیم.


پا نوشت:

1- دی آنجلیس، باربارا، رازهایی درباره ی زنان، چکیده ای از بخش 2

برگرفته از کتاب:«همسر اگر اینگونه می بود» - نویسنده:راضیه محمد زاده



گوش شنوای آقایان

    نظر

(36)گوش شنوای آقایان

تا چه حد باید به حرف‌های همسرمان گوش دهیم؟

گوش شنوای آقایان

گوش دادن به صحبت‌های همسرتان خیلی از اختلافات شما را حل می‌کند.

مشکل اساسی زوج‌ها در این است که آن‌ها یاد نگرفته‌اندبه حرفهای همدیگر گوش کنند.شاید فکر کنید دوران نامزدی بهترین دوران زندگی شما بوده است، ولی آیا می‌دانید چرا؟ بله، کاملا واضح است چون در این دوران هر دوی شما با تمام وجود سعی می‌کردید به حرف‌های یکدیگر گوش کنید و بهترین رفتار را از خود نشان دهید. ولی اکنون بعد از سال‌ها زندگی دچار گرفتارهای مالی، شغلی، اجتماعی و مسایل مربوط به فرزندان شده‌اید و فرصت کافی برای یکدیگر ندارید. یکی از عوامل بسیار مهم برای داشتن یک ازدواج موفق شنیدن و گوش دادن به صحبت‌های طرف مقابل است.

 

با تمام وجود به حرف‌های همسرتان توجه کنید.

خیلی از مواقع است که وقتی همسرتان با شما صحبت می‌کند، شما به جای این که به او کاملا گوش دهید به فکر این هستید که چه پاسخی به او بدهید و یا این که چگونه از خود دفاع کنید. در این حالت مغز شما در حال فکر کردن است و ممکن است وسط حرف او نیز بپرید و با عصبانیت بگویید: «قبلا هم این حرف‌ها را شنیده‌ام.» و بعد شروع به جواب دادن و جر و بحث کردن کنید. گوش دادن واقعی موقعی صورت می‌گیرد که شما به طرف مقابل‌تان علاقه داشته باشید.»

 

با گوش دادن برای او ارزش قایل می‌شوید.

اگر طرف مقابل‌مان در حال صحبت کردن باشد و ما مشغول انجام کاری باشیم، در اصل به گفته‌های او توجه نمی‌کنیم. شاید بگویید من با گوش‌هایم کاملا حرف‌های او را می‌شنوم و کارهایم را نیز انجام می‌دهم ولی به راستی این طور نیست و شما با تمام وجود صحبت‌های او را نمی‌شنوید و برای او ارزشی قایل نمی‌شوید. وقتی در حال ظرف شستن، جارو زدن و روزنامه خواندن هستید، نمی‌توانید با تمرکز کامل به صحبت‌های او گوش دهید. همواره به خاطر داشته باشید فردی که در حال صحبت است، از شما انتظار دارد کاملاً به او توجه کنید و صحبت‌های او را جدی بگیرید.

 

گوش دادن مانند باز و بسته کردن شیر آب.

درست نیست که هر موقع دوست داشتید گوش کنید و هر موقع نخواستید گفته‌های او را قطع کنید و خودتان به صحبت کردن ادامه دهید. شما باید در درون خود حسی را به وجود آورید که نسبت به طرف مقابل‌تان علاقه‌مند شده و با اشتیاق به صحبت‌های او گوش دهید. همین اشتیاق باعث می‌شود که به یکدیگر نزدیک‌تر و صمیمی‌تر شوید. گوش دادن بدان معنا نیست که اصلا اظهار‌نظر نکرده و عقایدتان را ابراز نکنید. منظور این است که کاملا به طرف مقابل خود توجه کرده و با او احساس نزدیکی و صمیمیت کنید. در این حالت طرف مقابل متوجه می‌شود که شما واقعاً به او اهمیت می‌دهید و برای او ارزش قائل هستید.

 

گرچه شنونده ی واقعی بودن زیاد هم آسان به نظر نمی‌آید ولی با تمرین این مهارت‌ها به تدریج می‌توانید در این کار پیشرفت کنید و از بودن در کنار همسرتان یک عمر لذت ببرید. حال که یاد گرفتید چگونه به صحبت‌های یکدیگر گوش دهید، احساس نزدیکی بیشتری با همسرتان پیدا می‌کنید و احتمالا می‌خواهید بهترین دوست او نیز باشید. بنابراین برای این که بهترین دوست همسرتان نیز باشید، به این توصیه‌های ارزشمند توجه کنید:

 

با یکدیگر بیشتر وقت بگذرانید.

خانواده‌هایی که از رابطه ی خود کاملا راضی‌اند، افرادی هستند که از کنار هم بودن لذت می‌برند و سر خود را بیش از حد در بیرون از منزل گرم نمی‌کنند. گرچه همه ی افراد یک سری علایق شخصی دارند، ولی زن و شوهرهای موفق بیشتر دوست دارند با هم وقت بگذرانند.

گاهی اوقات رفتن به اردو و در چادر زندگی کردن برای زن و شوهرها بسیار مفید است. زیرا آنها یاد می‌گیرند در شرایط سخت نیز از خود خلاقیت نشان دهند و کارها را به صورتی دوستانه با هم تقسیم کنند تا همه چیز به خوبی پیش رود.

 

مشکلات زندگی‌تان را با هم حل کنید.

اگر به اجبار در زندگی دچار بحران شدید، یکدیگر را تنها نگذارید و پشت هم باشید. همین عمل باعث می‌شود پایه‌های زندگی مشترک‌مان محکم‌تر بنا شود.

 

تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی‌تان را با هم انجام دهید.

هیچ‌گاه به تنهایی در موردی تصمیم نگیرید. هر موقع هر دوی شما به توافق رسیدید، بعد آن را به اجرا درآورید. این مورد یکی از اصولی است که در ازدواج موفق بسیار موثر است. همین امر باعث می‌شود ارتباط بین زوجین عمیق‌تر شود و یکدیگر را بهتر درک کنند. بنابراین با یکدیگر نزدیک‌تر و صمیمی‌تر خواهند شد.

 

با یکدیگر شوخی کنید.

با یکدیگر شوخی کنید و طرف مقابل‌تان را بخندانید. اگر به خاطر داشته باشید در دوران نامزدی بیشتر این کار را می‌کردید. سعی کنید این کار ساده را همواره در زندگی خود انجام دهید.

 

برای او لطیفه تعریف کنید و حرف‌های خنده‌دار بزنید تا به هر دوی شما بیشتر خوش بگذرد و بیشتر به یکدیگر علاقه‌مند شوید.

 

به تفاوت‌های شخصی‌تان توجه کنید.

شما و همسرتان با دو شخصیت و دو رفتار متفاوت با یکدیگر ازدواج کرده‌اید. شما می‌توانید با خواندن کتاب‌هایی در زمینه ی خانواده ی موفق متوجه این‌گونه تفاوت‌های شخصی‌تان شوید و به جای این که مرتب نقاط ضعف همسرتان را به رخ او بکشید و در حال انتقام گرفتن از او باشید، روی نقاط ضعف و قوت یکدیگر کار کنید و باعث پیشرفت و رشد شخصیتی‌تان شوید. تصور نکنید تنها به دلیل این‌که در کنار همسرتان هستید و با او زندگی می‌کنید، بنابراین دوست او نیز هستید. در زندگی مشترک باید یاد بگیرید صبر داشته باشید، همسرتان را درک کنید و همواره با عشق و محبت با او برخورد کنید تا به یک زندگی ایده‌آل دست یابید.

 

منبع : موفقیت - با تغییر و تلخیص


سنگ صبورم باش!

    نظر

 (36)سنگ صبورم باش!

ارتباط کلامی، مهمترین تفاوت زن و مرد

 

6 تفاوت از تفاوتهای زن و مرد

 

1- زمان و موقعیت اختصاص داده شده برای صحبت و یا شکایت از جانب زنان، نقش مهمی در موفقیت آنها برای جلب نظر مردان، به گوش دادن و پذیرفتن شکایات دارد. مطمئناً انتقاد کردن از مردی که تازه از سرکار برگشته و خسته به نظر می رسد کاری اشتباه بوده و نمی تواند زن را به خواسته اش برساند بلکه این کار باید زمانی انجام گیرد که مرد کاملاً آرام گرفته و آمادگی پذیرش داشته باشد.

 

2-  یکی از موارد بسیار مهمی که موجب غر زدن زنان می شود، نیاز زن به صحبت کردن است. زنان حدوداً سه برابر مردان صحبت می کنند. این خود موجب می شود که آنها نیاز بیشتری به صحبت کردن احساس کنند.

 

اصولاً زنان با صحبت کردن آرام می گیرند و سبک می شوند، گویی که همه ی اضطراب ها، غصه ها و نگرانی ها با صحبت کردن از وجود زن پاک می شود. این یکی از مواردی است که مردان توجه زیادی به آن نمی کنند.

اکثر مردان گمان می کنند که غر زدن زنان به خاطر کمبودهای مادی است لذا هر چه زنان بیشتر غر می زنند، مردان بیشتر کار می کنند و وقتشان را به آن اختصاص می دهند، در نتیجه زنان بیشتر احساس نارضایتی کرده و بیشتر غر می زنند و این زنجیره ی اشتباه همچنان ادامه می یابد.

مردان توجه داشته باشند که نیازهای زنان همیشه مادی نیست و گاه نیاز مبرم زن می تواند مساله ی ساده ی گوش دادن همسر به وی باشد.این در حالی است که مردان با سکوت و تنهایی به آرامش می رسند و قادرند با آن نگرانی ها و مشکلات را فراموش کرده و یا برای حل آن اقدام کنند.

آگاهی به این امر می تواند به زن و شوهرها کمک کند تا طوری برنامه ریزی کنند که نیاز زن به صحبت کردن با نیاز مرد به سکوت و تنهایی با هم در تقابل قرار نگرفته و هر دو نیاز برآورده شوند. برای این کار بهتر است زنان بعد از آمدن مرد از محل کار مدتی او را تنها گذاشته و اسباب راحتی او را فراهم سازند تا نیرو و توان لازم را بازیابد و مرد هم نیاز زن به درد و دل کردن و صحبت را درک کرده و بعد از بازیافتن نیروی خود، زمانی را برای صحبت و گفت و گوی با همسرش اختصاص دهد. زمانی که فرصت گوش دادن به صحبتهای همسرش را ندارد با پیامی صریح و مودبانه و مهربانانه آن را مطرح سازد: «عزیزم اجازه بده ده دقیقه اخبار رو گوش بدم بعد از اون در اختیار تو هستم» یا «الان خیلی خسته ام اجازه می دی کمی استراحت کنم؟ بعد از اون می شینیم با هم حرف می زنیم ...»

 

3- زنان اغلب دوست دارند به صحبت های آنان گوش داده شود نه این که راه حل به آنها داده شود اما مردان به حکم طبیعت خود که برای همه ی مشکلات و مسائل دنبال راه حل می گردند برای مسائل مطرح شده ی همسرشان نیز فوراً راه حل پیدا می کنند. این می تواند سبب ناخشنودی همسرشان شود.

مردان فکر می کنند زنان برای دریافت کمک و راه حل به آنها مراجعه کرده اند و با ارائه ی آن، مرد انتظار تشکر از جانب زن را نیز دارد. گاهی هم زنان مسائل خود را مطرح می کنند که شوهرشان به مشکلات آنها توجهی نشان نمی دهد، به او اهمیتی نمی دهد و یا این که دیگر او را دوست ندارد. برای جلوگیری از این سوء تفاهم زن باید قبل از صحبت کردن با مرد به او بگوید که دوست دارد فقط گوش بدهد و یا این که راه حل ارائه دهد.

 

4- مردان توجه داشته باشند که گاه غر زدن زنان جنبه ی یادآوری و دلواپسی دارد البته در اینجا لازم است که زنان متوجه باشند که بیش از حد اغراق نکرده و در بازی کلمات ماهرانه عمل نمایند. مثلاً به جای گفتن «ببین، یادت نره خرید کنی این چندمین باره که دارم می گم ها» بگویند: «عزیزم می دونم که سرت خیلی شلوغه، آمدنی خرید یادت نره، می دونم که فراموش نمی کنی».

 

5- زنان برای تاثیرگذاری بیشتر بر مردان و این که به غرغرو بودن متهم نشوند، بهتر است به جای کلمه ی «تو» از کلمه ی «من» در صحبتهایشان استفاده نمایند مثلاً به جای این که بگویند «تو به من بی توجهی»، «تو منو درک نمی کنی»، «تو همه مسئولیتها رو رو دوش من گذاشتی» و ... بگویند: «من احساس می کنم منو درک نمی کنی»، «من احساس می کنم در انجام کارها تنها مانده ام» این جملات به مراتب حالات دفاعی کمتری را در مردان ایجاد می کند و می تواند زمینه ی مناسبی را برای گفت و گو و صحبت فراهم سازد.مردان و زنان باید بتوانند در مورد اختلافاتشان طوری با هم حرف بزنند که هر دوی آنها به صمیمیت و احترام بیشتری دست پیدا کنند و احساس کنند که هیچ کدام بازنده نشده اند تا هر دو به رضایت برسند.

 

6- به یاد داشته باشید که غر زدن، هیچ کمکی به شما نمی کند جز این که زندگی را به کام شما و همسر و فرزندانتان تلخ کند. پس توصیه می شود که از غر زدن بپرهیزید و به جای آن از روشهای درست و منطقی و شفاف و صریح برای بیان خواسته یا احساس خود استفاده کنید.

 

نویسنده:جواد ابراهیمی