سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی با عشق

غر زدن ممنوع

    نظر

چرا اینجا نشسته ای؟ درساتو خوندی؟ مگه فردا امتحان نداری؟ چقدر فیلم نگاه می کنی؟ چرا ظرف میوه ای رو که خوردی نشستی؟ فقط برای دیدن سریال وقت داری؟ چند بار بگم کفشاتو اینجا در نیار؟ چقدر وسایلت را جمع کنم! من هم آدمم، خسته شدم!

با این جملات می توان در محیط خانه مداوم روی اعصاب دیگران راه رفت، قدم زد و حتی دوید و حس عصبانیت، کم حوصلگی و لج بازی را تقویت کرد! تا جایی که آرامش زندگی لابه لای این جمله ها گم شود!

برخی افراد همیشه غر می زنند. وقتی با افزایش قیمت ها مواجه میشوند، وقتی کارهایشان عقب می افتد، وقتی هوا آلوده است، وقتی ترافیک سنگین است، وقتی هوا گرم است، وقتی برف می بارد، وقتی تاکسی گیر نمی آید، وقتی غذا می سوزد و خلاصه آنقدر به خاطر هر چیزی غر می زنند که به یک عادت جدید مبتلا می شوند: عادت غر زدن، هیچ فکر کرده اید چرا برخی اوقات مداوم از دیگران ایراد می گیریم، یا خیلی زود از هر مساله ای شاکی می شویم و شروع می کنیم به غرغر کردن؟

روان شناسان عقیده دارند غرزدن نوعی پاسخ به موقعیت هایی است که فرد دچار ناکامی می شود و اگر این ویژگی از فراوانی و استمرار برخوردار باشد به عنوان یک شیوه شخصیتی ناسازگار مطرح می شود که در این موارد غالبا" با افسردگی، اضطراب، خود کم بینی، بهداشت روانی پائین، مشکل سازگاری با دیگران، بدبینی، ناامیدی، خشم و رضایت نداشتن از زندگی همراه است.

غرغر کردن خطر ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش می دهد.

مطالعات مختلف نشان می دهد که این سبک یا شیوه شخصیتی (غرغرکردن ) می تواند اثرات زیادی بر سلامت جسمی، روانی و عاطفی فرد داشته باشد. برای مثال خطر ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش می دهد.

دکتر " شمس الدین کهانی " روان شناس بالینی با بیان این مطلب        می گوید: پژوهشگران در تحقیقی در باره تجارب مردم هنگام روبه رو شدن با کمبودها، ناکامی ها و چالش های زندگی نظر خواهی کردند. موثرترین پاسخ های مقابله ای، کمک گرفتن از دیگران، انتقال احساسات، انجام اقدام منطقی، پند گرفتن از تجارب، استفاده از حس شوخ طبعی، حفظ ایمان و کنترل احساسات منفی و غیره موثرترین پاسخ ها، خشم، غرولند کردن، دودلی، سرزنش خود یا دیگران و فرار از شرایط بود. بر این اساس، دو شیوه یا راهکار مقابله ای مهم در افراد بررسی و شناسایی شد. نخست، شیوه مقابله ای مشکل محور که تمرکز اصلی فرد بر حل مشکل و تغییر شرایط بود و دوم شیوه مقابله ای هیجان محور که بطور عمده بر کنترل آشفتگی متمرکز تاکید داشت. در حقیقت غرزدن، تحقیر دیگران و طعنه زدن نوعی پرخاشگری محسوب می شود که همبستگی بالایی با اعتماد به نفس پائین، اضطراب و بدبینی افراد دارد، وی در باره سازگارانه ترین روش مقابله با چالش های زندگی می گوید: " بهترین و موثرترین روش، اتخاذ یک رویکرد فعال و متکی به خود است که برنامه ریزی و حل مشکلات زندگی را شامل می شود و با مثبت ترین هیجان ها مثل نشاط و شادکامی همراه است."

وی ادامه می هد: " برای مقابله موفقیت آمیز با چالش های زندگی، آگاهی شما از شیوه شخصیتی و نوع برخوردتان با مسائل کمک کننده است. زیرا شیوه های شخصیتی با چگونگی برداشت یک فرد از اطراف و نحوه واکنش او با رویدادهای فشارزا ارتباط تنگاتنگ دارد. " کهانی با بیان این که برخی شیوه های شخصیتی انعطاف پذیرتر از دیگر شیوه هاست، می گوید: " معمولا" افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند در مقابله با چالش های زندگی بیشتر آسیب می بینند. " به گفته این روان شناس در شیوه شخصیتی عصبی و غرغرو، فرد معمولا" احساس درماندگی میکند، نگران و مضطرب است، با دیگران سازگاری خوب و مناسبی ندارد و به علت انتظارات غیر منطقی، همیشه از دیگران دلخور و عصبانی است و وقتی کارها بر وفق مراد او پیش نمی رود ناامید و افسرده می شود و دست از تلاش بر می دارد.

زندان بهتر از همنشینی با یک غرغرو!

جالب است بدانید مردی که به خاطر نادیده گرفتن قوانین مهاجرت در کشور ایتالیا به 9 ماه حبس در خانه محکوم شده بود از قاضی تقاضا کرد به جای خانه، وی را به زندان منتقل کند چون تحمل غرزدن همسرش را ندارد. مهاجر الجزایری 24 ساله فقط با گذشت یک هفته از دوران محکومیتش نزد قاضی پرونده رفت و از او خواهش کرد حبس در خانه را به حبس در زندان تبدیل کند. او به قاضی گفت : من به سکوت و آرامش نیاز دارم و حاضرم تمام این مدت را پشت میله های زندان بگذرانم اما غرولندهای همسرم را نشنوم . البته قاضی هم با درخواست او موافقت کرد!

افراد هیجانی بیشتر غرغر می کنند.

دکتر " فاطمه قاسم زاده " روان شناس، غرزدن را نوعی اعتراض می داند و معتقد است : " زمانی که فرد  احساس می کند نمی تواند به حقوق واقعی اش برسد این واکنش انفعالی را بروز می دهد. "

او می گوید: " برخی رفتارها از جمله پرخاشگری صورت فعالی از اعتراض افراد است اما گاهی فرد نمی تواند خواسته اش را به صورت روشن و شفاف بیان کند بنابراین به ناچار به سمت رفتارهای انفعالی از جمله غرغر کردن می رود . "

قاسم زاده با بیان این که غرزدن تابعی از وضعیت اجتماعی است تا ویژگیهای وابسته به جنسیت، می گوید: " بنابراین نمی توان گفت که غرغر کردن در زنان بیشتر به چشم می خورد و صد البته که در آقایان هم وجود دارد اما گاه در برخی شرایط زنان و کودکان بعلت ناتوانی و قدرت کمتر در بیان خواسته هایشان بیشتر غرغر می کنند. "

چه افرادی بیشتر غر می زنند :

دکتر قاسم زاده در این باره می گوید: " معمولا" افراد هیجانی ( کسانی که زودتر از دیگران از یک رویداد، ناراحت یا خوشحال می شوند و صبر و تحمل کمتری دارند ) بیشتر از دیگران غرغر می کنند.

غرغروها صداقت به خرج می دهند :

افراد غرغرو باید با خودشان صادق باشند و در لحظاتی که احساسات منفی و ناخوشایند بر آنها چیره می شود با خود فکر کنند که علت این نارضایتی چیست؟ شاید در برخی شرایط ، عوامل مختلفی موجب بروز تدریجی این حالت شود. بنابراین باید این موضوع را کلی تر و عمیق تر بررسی کرد. گذشته از این، پیدا کردن ریشه احساسات می تواند تحمل نارضایتی و ناراحتی را آسان کند.

اما افراد چگونه می توانند از تکرار دوباره این وضعیت جلوگیری کنند؟ نخستین راه، ایجاد ارتباط کلامی و صحبت کردن- به نوعی درد دل کردن- با فردی مورد اعتماد از جمله والدین، همسر و فرزندان در محیطی آرام است. برای مثال: وقتی خانمی از انجام کارهای منزل بسیار خسته می شود واز شرایط موجود احساس نارضایتی می کند می تواند به جای آن که شروع به غرزدن کند علت اصلی نارضایتی خود را پیدا کند و بدون آن که با غرزدن احساس تقصیر و اتهام را در دیگران به وجود آورد، موجب جبهه گیری آنها شود و زمینه سوء برداشت هایی مانند منت گذاشتن را فراهم آورد، این مساله را با همسر یا فرزندانش در وقتی مناسب و در محیطی آرام با جملاتی رسا و صمیمانه در میان بگذارد. از طرفی جلسات گفت و گو  میان همسران، یا والدین و فرزندان در زمانی مشخص از هفته، از بروز این احساسات منفی و نارضایتی جلوگیری می کند.

 ****

منبع: مقاله  " چه کنیم غر نزنیم " -  تهیه کننده  : حمیده امینی فرد -    روزنامه ایران - بخش خانواده - شنبه 28 مهر ماه 1386 - شماره 3764


سیاست های زنانه در همسرداری(1)

    نظر

 

سیاست های زنانه در همسرداری(1)

 

نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاه‌های مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگی‌های پایدار و هم در زندگی‌های مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم می‌خورد . این امر خود نشان‌گر اهمیت مسئولیت خطیر زنان در

عرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایده‌آل و مستمر در مبحث همسران می‌باشد.

 

مردها دوبار تربیت می‌شوند؛ یک‌بار توسط والدینشان، بطور‌ی که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان به‌نحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.

تفاوت‌های فردی همواره در طبیعت خلقت انسان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و بر همین الزام، پیوسته تعارفات کوچک و بزرگ میان همسران وجود داشته است. زنان قابلیت‌‌‌های بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان می‌توانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این ، بستگی به‌شیوه رفتاری همسرشان دارد. به‌عبارتی می‌توان گفت:مردها دوبار تربیت می‌شوند؛ یک‌بار توسط والدینشان، بطور‌ی که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان به‌نحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت. در اینجا می‌خواهیم بخشی از شگردهای همسرداری یا اصطلاحاً سیاست‌های زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پایه‌های یک زندگی مشترک، در محور روابط همسران، از نظر بگذرانیم، بنابراین این مطلب را صرفاً زنانی بخوانند که می‌خواهند بدانند «چگونه می‌توان شوهر خود را به‌مهری مستمر و عمیق آلوده‌ گرداند؟!»

1- صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.

2- همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!

3- زن و شوهر می‌توانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.

4- پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.

5- سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.

6- شما می‌توانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواسته‌های‌تان را به فراموشی بسپارید.

7- گاهی اوقات اگر به‌طور واضح تقاضا نکنید، چیزی بدست نخواهید آورد.

8- گفتنی‌ها را بگویید، امّا به‌موقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.

9- به‌یاد داشته باشید معمولاً مردها آن‌گونه که شما به‌ آنها می‌نگرید، به‌خود نمی‌نگرد.

10- شاید نتوانید مرد خود را کاملاً کنترل کنید، امّا قطعاً می‌توانید بر او تأثیر بگذارید.

11- در برنامه‌ریزی‌ها به‌صورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.

12- احترام شما، در گروی رفتار شماست.

13- برنامه‌های خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.

14- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.

15- در طی روز از کلمات محبّت‌آمیز استفاده کنید.

16- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند . اینگونه نباشید!

17- بکوشید بدون آنکه در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.

18- میزان وابستگی و دلبستگی یک زن می‌تواند قابلیت‌های شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحت‌الشعاع قرار دهد.

19- هراز گاهی از او به خاطر حسناتش تمجید کنید.

20- گاهی گفتگوی متعادل می‌تواند قفل‌هایی که بر زندگی‌ عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.

21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.

22- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.

 

مهدخت قربان عسگری- کارشناس رشته روانشناسی‌عمومی

 


یا دختر شاه پریان یا هیچ کس

    نظر

یا دختر ‌شاه‌ پریان یا هیچ ‌کس

دختر

اول می‌خواست با دختر همسایه ازدواج کند. دختر همسایه ظاهرش بد نبود. خوش قد و بالا بود و تنها هنرش این بود که به خواستگار نه بگوید.

به همین دلیل وقتی نادر برای خواستگاری قدم پیش گذاشت به هنرمندانه‌ترین شکل ممکن به او یک نه بزرگ گفت:

آخر آقا نادر تو پیش خودت چی فکر کردی که اومدی خواستگاری من. مایه آبرو ریزیه به خدا. مهندس فلانی و دکتر بهمانی آمدند خواستگاری من چون خوش‌تیپ نبودند و هنوز خانه نخریده بودند جوابشان کردم. تو که نه خوش‌تیپی نه دکتری نه مهندسی نه خانه داری و نه حتی یک ماشین دهه50 که بگیم می‌تونی خرج خودت را در بیاری. خدایی‌اش چی فکر کردی که پاشدی اومدی خواستگاری؟

 

 

نادر اول بهت زده شد. بعد تعجب کرد. بعد دوباره بهت زده شد، اما بهتش از یک نوع دیگری بود. بهت اولی برای این بود که چقدر این دختر پررو است. بهت دومی برای این بود که فکر کرد چقدر من خودم را دست بالا گرفته بودم و پای حساب و کتاب که آمد وسط انگار هیچی نداشتم.

این بود که آقا نادر گزارش ما عزمش را جزم کرد و حسابی درس خواند تا مهندس مملکت بشود. وقتی شد سنش به 26 رسیده بود، اما تمام این مدت فقط درس خوانده بود. بعد خواست با یکی از دخترهای مقبول دانشگاه ازدواج کند اما ترسید. پیش خودش گفت می‌گوید درست است که مهندس مملکت هستی اما مگر من چی هستم؟ برگ چغندر؟ مهندسی که باش. کارت کو؟ خانه‌ات کو؟ اصلا پرستیژ و طبقه اجتماعی داری؟

به خاطر همین پا روی دلش گذاشت و6 ـ 5 سال دیگر هم کار کرد و پول جمع کرد. پول روی پول گذاشت و یک خانه خرید.

بعد دوباره کار کرد و کار کرد 4 ـ 3 سال دیگر هم گذشت و او یک ماشین خرید.

طی این 9 سال سابقه‌کاری مدیر هم شد و ارتقا پیدا کرد و چند سال بعد هم خانه قبلی‌اش را فروخت و بالای شهر خانه خرید.

حالا او شده بود یک مهندس همه چی دار و آماده ازدواج فقط دیگر موی زیادی نداشت که موقع خواستگاری هی دستش را داخل آن فرو کند و پز بدهد. او داشت 40 ساله می‌شد و دیگر به زن گرفتن فکر هم نمی‌کرد. گاهی باخودش فکر می‌کرد: من بروم زن بگیرم حاصل این همه زحمتم را یک دفعه دو دستی تقدیم کنم که چه؟ یا زن نمی‌گیرم یا باید دختری را پیدا کنم که لیاقتش را داشته باشد.

نوشتن

شروع کرد به تهیه یک فهرست طولانی آن را هم به اصرار مادرش درست کرده بود.

دختر فلانی باربی است، ولی آشپزی بلد نیست.

دختر آن یکی مانکن است، اما همه چیزش مصنوعی است.

دختر این یکی دوست پسر داشته و به درد زندگی نمی‌خورد.

دختر همسایه دست راست نامزد داشته و من یک عشق دست اول می‌خواهم.

دختر همسایه دست چپ زیادی سفت و سخت راه می‌رود.

دختر همسایه پشتی همیشه به آدم اخم می‌کند.

دختر همکارم باباش رئیس است و می‌خواهد برای من هم رئیس بازی در بیارود.

دختر‌های این دوره و زمانه لوس و پر توقع شده‌اند.

دختر‌های آن دوره و زمانه از زمانه عقب افتاده‌اند. اگر من 20 سال پیش ازدواج کرده بودم یک زن 20 ساله انتخاب می‌کردم. از لج دخترهای 20 ساله آن موقع که برایم ناز کردند و حالا مانده‌اند روی دست بابایشان هیچ کدامشان را نمی‌خواهم.

این منطق آقا نادر بود که داشت مادرش را دق می‌داد.

واقعیت این بودکه مجموعه ای  از شکست‌های عاطفی و تردیدها و دودلی‌ها و کمال‌گرایی تحمیل شده و نشده او را کسی ساخته بود که امروز با وسواس فکر می‌کرد و با وسواس انتخاب می‌کرد.

واقعیت این بودکه مجموعه ای  از شکست‌های عاطفی و تردیدها و دودلی‌ها و کمال‌گرایی تحمیل شده و نشده او را کسی ساخته بود که امروز با وسواس فکر می‌کرد و با وسواس انتخاب می‌کرد.

نادر می‌گفت حالا که این همه صبر کرده‌ام باید دختری بگیرم که خودم را راضی کند و نشان دهم این همه صبر و بردباری ارزشش را داشته است. مهم‌تر از همه به آن دختر همسایه اولی که مرا جواب کرد نشان دهم تنها زن مناسب دنیا او نیست و برای من از او مناسب‌تر هم پیدا می‌شود. نمی‌دانست چه شده است، اما یک جورهایی هم از ازدواج می‌ترسید حالا زندگی آرامی داشت که همه‌اش را خودش به‌تنهایی درست کرده بود و سهیم شدن آن با دیگری که این همه ناز دارد برایش سخت بود.

پیدا کردن مردها و زنان (البته منظورم دختران و پسران است) سن بالایی که نمی‌توانند برای ازدواج تصمیم بگیرند این روزها کار آسانی است. هر کدام از ما ممکن است چند نفر از آنان را بشناسیم.

اگر برای مردان مجرد سن بالا ازدواج سختگیرانه می‌شود و نسبت به انتخاب زوج خود وسواس به‌خرج می‌دهند دختران مجرد مسن علاوه بر این مشکل با انتخاب نشدن نیز مواجه هستند.

اگر برای مردان مجرد سن بالا ازدواج سختگیرانه می‌شود و نسبت به انتخاب زوج خود وسواس به‌خرج می‌دهند دختران مجرد مسن علاوه بر این مشکل با انتخاب نشدن نیز مواجه هستند. کارشناسان معتقدند ریزبینی، بی‌نقص‌گرایی خسیس بودن، انعطاف‌ناپذیری، کنترل‌گر بودن، تردید ،ترسو بودن ،تلقین‌پذیری ،عدم اعتماد به نفس ،احساس حقارت و کمال‌گرایی انسان را به سمت وسواس در ازدواج سوق می‌دهد.

گرچه دقت لازم در گزینش همسر مناسب و توجه به ویژگی‌های اخلاقی، رفتاری، معنوی و ظاهری او امری ضروری و سرنوشت‌ساز است این کار نباید از حد متعادل و سودمند آن، خارج شود و به وسواس در انتخاب همسر مناسب بینجامد. داشتن معیارهای دست‌نیافتنی و ناممکن، به دنبال فرد ایده‌آل یا همسری رویایی بودن، سختگیری‌های بی‌مورد و نابجا، تردیدها و حساسیت‌ها، احساس ناامنی کردن و آمادگی نداشتن برای گزینش شریک زندگی، همگی عواملی هستند که ازدواج را به تأخیر می‌اندازد. چه‌بسا با گذر زمان، همین باریک بینی‌های بی‌اندازه، به شتاب‌زدگی در امر ازدواج بینجامد.

در حالی که شتاب‌زدگی و دقت کافی نداشتن در انتخاب همسر نیز پشیمانی و سرزنش دیگران را نیز در پی خواهد داشت. به هر حال وسواس در هر چه باشد، برای انسان زیانبار است و در انتخاب همسر، سبب می‌شود که انتخاب درست صورت نپذیرد.

 

منبع : روزنامه چهاردیواری

گروه خانواده و زندگی تبیان - تنظیم و تغییر : نداداودی


اول پیش واحد ازدواج را پاس کنید.

    نظر

اول پیش واحد ازدواج را پاس کنید.

ازدواج

در روایات آمده است که رسول الله هر گاه به شخصی نگاه می‏کرد و از او خوشش می‏آمد ، می‏فرمودند : «شغلی هم دارد؟». اگر می‏گفتند نه ، می‏فرموند : «از چشمم افتاد» . عرض می‏شد : چرا ای رسول خدا؟ می‏فرمود : «زیرا اگر مؤمن، شغل و حرفه‏ای نداشته باشد ، دین خود را وسیله امرار معاش می‏کند .» 1 و در جای دیگر فرموده‏اند : «هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل می‏کند و برای حفظ نصف دیگر باید تقوای خدا را پیشه کند و اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا که این کار، روزی شما را زیاد می‏کند ».2

 

اگر به این احادیث دقت کرده باشید ، متوجه اهمیت و ارزش این دو مقوله ( کار و ازدواج ) خواهید شد ، و به جایگاه آنها پی خواهید برد . آیا واقعا به این موضوع فکر کرده‏اید که اگر شغلی مناسب در اختیار نداشته باشید ، از چشم بزرگ‏ترین شخصیت دنیا و اسلام افتاده‏اید ، یا با نداشتن همسر، نصف دین خود را کامل نکرده‏اید؟!

امروزه به دلیل تراکم جمعیت و مسائل اقتصادی و فرهنگی ، با مشکل کار، مواجه هستیم و بی‏کاری ، سن ازدواج را در بین جوانان افزایش داده است .

شاید در دانشگاه با دروسی که نقش پیش واحد را برای واحدهای دیگر بازی می‏کنند ، برخورد کرده‏اید. اگر این پیش واحد، پاس نشود ، نمی‏توانید درس مورد نیاز ترم بعد را گرفته و پاس کنید ، کار هم دقیقا نقش پیش واحد را برای ازدواج بازی می‏کند . اگر شخص ، شغل مناسبی در اختیار نداشته باشد به ندرت می‏تواند خانواده‏ای تشکیل دهد و از عهده مخارج آن برآید . در این جا به اهمیت این جمله گذشتگان می‏رسیم که: «کار ، جوهره مردان را می‏سازد. »  اگر در بین جوانان، بخصوص جنس مذکر، دقت کرده باشید ، می‏بینید که کار و یا شغل درآمدزا برای آنان از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است، و اگر به این هدف عمده و مهم خود دست نیابند ، با مشکلات فراوانی از جمله مشکلات اقتصادی و حتی مشکلات روحی ـ روانی نیز روبه رو می‏شوند .

 

اما نمی‏توان صرفا به دلیل نداشتن کار یا شغل مناسب ، امر مهم ازدواج را نادیده گرفت و معیارهای مهم دیگر را فراموش کرد و نیاز به داشتن زندگی مشترک را فقط به دلیل نداشتن کار ، کنار گذاشت . همان طور که در احادیث دیگر دیده‏ایم ، به فرموده پیامبر(ص) : بی همسران را همسر دهید ، زیرا با این کار ، خداوند ، اخلاق آنان را نیکو و روزی‏شان را زیاد می‏کند و به جوان‏مردی شان می‏افزاید. از این نکته بر می‏آید که به واسطه امر مهم ازدواج ، خداوند ، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسیله روزی است) ، یاری می‏کند .

پس در این زمینه بدون تردید ، کار ، مقدمه‏ای برای ازدواج است . اما شاید شما هم که به کرّات دیده‏اید که در جامعه‏ای که در آن زندگی می‏کنید ، به ویژه شهرهای صنعتی بزرگ، دارای چنین ویژگی هستند که خانواده‏های ساکن در این شهرها ، زمانی که مسئله ازدواج مطرح می‏شود ، اکثریت آنها از پول زیاد به عنوان ملاک اصلی برای ازدواج یاد می‏کنند و همان طور که پول فراوان، منوط به داشتن شغل پول ساز است ، بنا بر این ، سختگیری این خانواده‏ها به شغل افراد می‏رسد . یعنی دیگر داشتن شغل مناسب، کافی نیست ، بلکه داشتن شغلی درآمدزا آن هم به مقدار فراوان، مورد تأیید این خانواده است . در صورتی که من معتقدم و شاید شما هم موافق باشید که به قول قدیمی‏ها: « پول، خوش‏بختی نمی‏آورد».

اپول

 

درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما همه آن نیست . حتی این که پول فراوان، ممکن است سودی نداشته باشد که هیچ ، بلکه درد سر آفرین نیز شود . پس توصیه ما این است که در امر خطیر ازدواج (که از جانب خداوند و پیامبرانش این گونه بر آن سفارش شده است) ، کمی از سختگیری‏ها بکاهیم و با دقت و به آسانی به آن بنگریم ، و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به اندازه کفاف نیازهای یک خانواده ، خود را قانع کنیم ، تا بدین گونه، شرایط ازدواج را برای کسانی که شغل مناسب دارند مهیا سازیم. فکر می‏کنم اگر این گونه بیندیشیم ، دیگر خبری از افزایش سن ازدواج در میان جوانان نباشد!

یادمان نرود ، محبوب‏ترین بنیان‏ها نزد خداوند ، بنیان خانواده است3 و ازدواج ، سنت پیامبر(ص) است و کسی که از آن روی گرداند ، از او نیست .4 هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه دیدار کند ، با داشتن همسر به دیدارش برود .5

 

پی نوشت ها:

1 . حکمت‏نامه جوان (با ترجمه فارسی) ، ص 205 ، ح 348 .

2 . میزان الحکمه (با ترجمه فارسی) ، ج 5 ، ح 7813 .

3 . همان ، ح 7798 .

4 . همان ، ح 7802 .

5 . همان ، ح 7797 .

 

منبع : مجله ی حدیث زندگی - باتغییر وتلخیص


انتخابی عاشقانه اما قرآنی

    نظر

انتخابی عاشقانه اما قرآنی

زیبائی همسر، شرط مهم اما نه ضروری

انتخاب

 

در بحث در مورد معیار های قران در رابطه با انتخاب همسر و در ادامه مقاله سایه به سایه با توام قرآن به این مسئله طبیعی نیز اشاره می کند که انسان ها موجوداتی هستند که زیبایی را می پسندند و بدان گرایش دارند. زیبایی خواهی و زیبارویی جویی از امور طبیعی و غریزی بشر است. قرآن با شناخت مساله علاقه ها و گرایش های بشر به این نکته اشاره می کند که زیبایی هر چند ملاک و معیاری مهم در انتخاب همسر است ولی نباید زندگی خود را تحت الشعاع آن قرار داد. البته به نظر می رسد که اصل زیبایی در آیات انکار نشده و از مردان و زنان خواسته شده که همسری انتخاب کنند که از نظر ایشان زیبا باشد.

 

در حقیقت اصل زیبایی هرگز مورد انکار قرآن و آیات آن قرار نگرفته و نوعی خلط و اشتباه در این جا پیش آمده است؛ زیرا آن چه از آیات فهمیده می شود این است که انسان هر گاه میان زیبارو و زیبارویان شگفت انگیز قرار گرفت می بایست در این جا ملاک و معیار را ایمان قرار دهد. اصل آن است که شخص همسری زیبارو از نظر خویش برگزیند ولی هرگاه همسری را یافت که زیبایی شگفت انگیزی دارد ولی کافر و مشرک و یا انسانی غیرمتعادل اخلاقی و فکری است باید زیبارو را برگزیند و زیبارویان شگفت انگیز را به کناری نهد. (بقره آیه 221)

انسان هر گاه میان زیبارو و زیبارویان شگفت انگیز قرار گرفت می بایست در این جا ملاک و معیار را ایمان قرار دهد.

پس می توان گفت که در تحلیل قرآن هرگز از شخص خواسته نشده که همسری زشت از نظر خود را به همسری برگزیند هر چند که مؤمن باشد؛ بلکه از وی خواسته شده که هرگاه میان دو شخص زیبای مومن و زیباروی شگفت انگیز غیرمومن قرار گرفت، زیباروی مومن را برگزیند. به سخن دیگر از آن جایی که مردان و زنان زیباروی شگفت انگیز به ویژه زنان شگفت انگیز، دل و ایمان مردان را می ربایند و ممکن است شخص، کنترل و مهار خویش را از دست دهد، لذا از مردان خواسته شده که خود را کنترل کنند و چشم از این زیبارویان شگفت انگیز فرو بندند و به همان زنان مومن زیباروی بسنده نمایند.

انتخاب

به هر حال انسان به طور طبیعی گرایش به زیبایی دارد و هر کسی برای ازدواج باید همسری برگزیند که از نظر وی زیبا باشد هر چند که از نظر خیلی ها زیبا جلوه نکند با اینکه در تعریف علمی زیبایی به مساله سازواری و همانندی میان اجزا اشاره می شود ولی هر کسی دقیقاً همان چیز را زیبا نمی داند که دیگری می داند. به سخن دیگر زیبایی امری نسبی است و انسان می بایست دست کم زیبایی را ازنظر خود حل کند و شخصی را انتخاب کند که این معیار را داشته باشد. حال اگر زیبارویان شگفت انگیزی را نیز با دیگر معیارها چون ایمان یافت چه بهتر که با آنان ازدواج کند.

 

معیارهای یک همسر نیکو و شایسته از نظر قرآن

قرآن برای همسری که بتوان وی را خیر و نیکو دانست معیارهایی را بیان می کند. یکی از مهم ترین این معیارها غیر از حسن و زیبارویی (بقره آیه 221و احزاب آیه 52) ایمان به خدا (بقره آیه 221 و تحریم آیه 5) است؛ زیرا انسان بی ایمان، باوری به رفتارهای اخلاقی و شئونات زناشویی نخواهد داشت و چون به قیامت و حساب و کتاب عقیده ندارد ممکن است به شوهر خیانت کند و با دیگری جمع شود. و لذا هم در زندگی خصوصی و هم در زندگی اجتماعی و تربیت فرزندان بر پایه اصول ایمانی خیانت می کند و زندگی خانوادگی را به تباهی می کشاند. معیار دیگری که قرآن در همسران به عنوان خیر مطرح می کند اطاعت از فرمان های خداوند است. (تحریم آیه 5)

همسری که مطیع فرمان های الهی است در حقیقت کاری برخلاف اصول اخلاقی و هنجاری انجام نمی دهد و در مسیر تکاملی حرکت می کند. تسلیم در برابر خدا و نیز شوهر (تحریم آیه 5)

 از ملاک های همسر نیکو و خیر است. زنی که در برابر شوهر تسلیم است می تواند زندگی خوبی را فراهم آورد؛ زیرا در هر مجموعه ای یکی می بایست رهبر و دیگری فرمانبر باشد وگرنه همواره تضاد رفتاری پیش خواهد آمد و هر کسی راهی را می رود که مخالف دیگری است و در نتیجه آرامش از خانه و زندگی سلب می شود. دوشیزه بودن از ملاک های همسر برتر و نیکو است. (تحریم آیه 5) از این رو در بهشت به مردان بشارت داده می شود که با زنان و حوریان سیه چشمی ازدواج می کنند که هرگز از سوی جن و انسی مورد تصرف قرار نگرفته اند و همواره دوشیزه هستند.

 

 دوشیزه بودن دختر موجب می شود تا شخص ارتباط سالمی با همسر برقرار کند و تنها محبت و عشق او در دلش جای گیرد. ارتباط با دیگری موجب می شود که سلامت زندگی به خطر بیافتد. البته همانند مساله زیبارویان و زیبارویان شگفت انگیز در این جا اگر مردی با دو مورد مواجه شود که یکی دوشیزه هرزه گو و دیگری بیوه زن رازنگه دار باشد باید بیوه را مقدم دارد (تحریم آیه 3و 5) از این جا دانسته می شود که زن خیر و نیکو زنی است که رازدار می باشد. از این رو برتری ازدواج با زنان بیوه بر ازدواج با زنان فاش کننده رازهای همسران، در آیات قرآن بیان شده است.(همان) توبه از گناهان (تحریم آیه 5)، دعوت به بهشت و دور شدن از دوزخ (بقره آیه 221)، دعوت به آمرزش خواهی و استغفار (همان)، روزه داری (تحریم آیه 5)، عبادت خدا (همان) و هجرت همراه همسر برای حفظ ایمان (تحریم آیه 5) از دیگر ملاک های همسر خیر و برتر در آیات قرآنی است.

 

شمیم

تنظیم برای تبیان: کهتری